۳ پاسخ

مبارکههه😍خداروشکر راحت بوده

مبارکت باشه عزیزم، خداروشکر که تجربه خوبی داشتی

منم سزارین بودم خیلی راضیم
ولی عوارض طبیعی هم زیاد الکی کردن تو مغز مردم
به نظر من چون قدیم ها هنر زایمان سزارین بلد نبودن
و واقعا همه زن ها ورزیده بوده بدنشون
اما بااین حال کلی آدم براثر زایمان میمردن

سوال های مرتبط

مامان بچک مامان بچک ۳ ماهگی
تجربه سزارین

صبح رفتم بیمارستان فشار و ضربان قلب بچه رو‌ چک‌ کردن بعد یک‌ربع قبل از رفتن به اتاق عمل برام سوند گذاشتن موقع گذاشتنش یکم سوزش داشت و یکم احساس ناراحتی داشت بعدش تا بی حس بشم بعد رفتیم اتاق عمل و بی حسی نخاعی که برام‌ زدن رو میتونم بگم متوجه نشدم و‌ اصلا درد نداشت چند دقیقه بعد هم نی‌نی رو دنیا آوردن و آوردن گذاشتن رو صورتم خیلی سریع بود و حس خوبی داشت من اصلا فشار هم که بعضیا میگن متوجه نشدم بعدشم رفتم ریکاوری و باز نی‌نی رو آوردن شیر دادم بهش همه چیز عالی بود تا وقتی بردنم بخش اومدن حسابی شکمم رو فشار دادن اون درد داشت بعدم عصر که بی حسی رفت دردام شروع شد که مسکن زدن برام و غول مرحله آخر بلند شدن‌ و راه رفتن بود که خیلی سخته فرداشم مرخص شدم و اومدم خونه چون پانسمان ضد آب بود دوش گرفتم راحت سبک شدم ولی تا امروز بلند شدن برام سخته و گاهی درد دارم که دکتر شیاف داده. امروزم رفتم بخیه کشیدم که اونم متوجه نشدم اصلا و‌ تمام. سزارین واقعا لحظه تولد خیلی خوبه ولی بعدش مراقبت میخواد و اصلا آسون نیست حتما باید کمک داشته باشی یه ۲۴ ساعت سخت داشت و در کل میتونم بگم راضیم
مامان کارن مامان کارن روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین ۳
و همچنان میلرزیدم بردنم تو ریکاوری و یه لوله که گرما داشت گذاشتن زیر پتوم اما من میلرزیدم اصلا نمیتونستم کنترل کنم خودمو پسرمو اوردن و گفتن یکم شیر بده بهش ،شیرمو خورد بردنش ،چنددقیقه موندم لرزش هام که کم شد بردنش تو بخش همه چیز خوب پیش میرفت اصلا دردی نداشتم تا شب باز دردی احساس نمیکردم خیلی خوشحال و راضی بودم پرستارا میومدن مسکن میزدن میرفتن، هیچ دردی من نداشتم تا اینکه گفتم باید بلند شی راه بری وای نگم از دردش یه لحظه که به کمک همسرم بلند شدم احساس کردم نفسم بند اومد نمیتونستم حرف بزنم من اشتباهی که کردم تا صبح بلند نشدم تخت بغلیم بلند شد راه رفت من موندم صبح ، سعی کنین وقتی بهتون میگن راه برین تنبلی نکنین من چون دیدم درد ندارم جدی نگرفتمش و اینکه بعد از سزارین صحبت نکنین سرتونو تکون ندین ،من اصلا رعایت نکردم و سردرد وحشتناکی گرفتم تا چند روز ادامه داشت،اولین راه رفتن واقعا سخت بود دلم میخواست بمیرم ولی راه نرم ولی هرچی قدم برمیداری انگار دردا کمتر میشن،قدمای اول خیلی سخته و واقعا یه لحظه از اینکه سزارین شدم پشیمون بودم اما خب رفته رفته دردا کم شد ...