من تا موقعی ک خوابه ناهارمو اماده میکنم تا بیدارشد صبحونه میدم بعدش بازی میکنم باهاش گاهی هم میزارمش به حال خودش بازی کنه موقعی ک خسته بشه یا شیر بخواد میاد سمتم،ظهرهم ک باباش میاد باهاش بازی میکنه و میخوابه بیدارشد عصرونه میدمش حالا یا میبرمش پارک یا خونه مامانم اینا...
شبم ک باباش دوباره میبرمون بیرون ...
من خونه مادرشوهر طبقه پایین با باباش نیم ساعت میمونه و میاد...
بخاطر اینک اونا میخواستن به خودشون وابسته اش کنن ک نه مامان بشناسه نه خانواده مادری...
هفته یبار یا دوبار چند دقیقه میره و میاد خونه مامانمم همینطور میریم با اینک نزدیکیم یجوری میریم میایم ک بچه اطرافیانشو بشناسه ولی عادت نکنه...
وااااای اینکه منم😄🤦🏻♀️
دیونه شدم دیگه فقط میگه بریم بیرون
من برای نهاروشام خونه ام وگرنه کل روز روباخانوم بیرونیم بخداآخرشباپاهام ازدردنال میزنه
ماهم همینجور میخاد بره بیرون همش
کسی نزدیکم نیست
خوابش کمه.وقتیم بیداره همش رژه میره و میوفته مجبورم پشت ب پشتش راه برم دیگه جوونی نمونده برام
من تا ساعت پنج شش عصر خونه ام
بعد اون دیگ میام خونه مادرم تا ساعت ۹ اینا
رفتم خونه دیگ شوهر بچه رو گاهی میبره خونه مادرشوهرم طبقه پایین یک ساعتی بعد مساد بالا
تو خونه هم ی وقتایی خودش بازی میکنه
ی وقتایی هم من باهاش بازی میکنم
فقط مسزاره جارو برقی بکشم چون عشق اینه ک بپره ب جاروبرقی و دسته اش
وگرنه ظرف اینا ک اصلا نمیهش مگ خواب باشه
لباسام هم هر روز میارم خونه مادرم میشورم فرداش میام لباسا تمیز میبرم مجدد لباسا کثیف میارم میشورم
غذا هم با کلی ترفند درست میکنم چون ب محض ببینه من میاز خرد میکنم میخواد بیاد ازش بخوره یا همش چپ کنه
خلاصه خواهر اگ نبرمش بیرون عصرا حالت افسردگی میگیره🤣🤣
پسرمنم همینجوریه همش میگه منوببریدبیرون هرروزخونه مامانمم نمیدونم چیکارش کنم اصلاتوخونه واینمیسته
هم درد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.