بچه ه11جا من بنا به دلایلی یکیش ضعف اعصاب اذیتای پسرم غذانخوردنش دعوا با شوهرم خونه مامانم موندم تقریبا 6ماهی میشه بچم بشدت اذیت میکنه امشب اومدم خونه ولی خیلی استرس دارم خیلی میترسم بچمو اذیت کنم غذا نخوردنش خیلی رفته رو مغزم خودم میدونم از پس بچه داری بر نمیام

من تجربه م رو بگم برات؟؟؟ببین پسر من از بچگی ش که هزارتا چالش داشت به کنار،یهو تو ۹ماهگی تصمیم گرفت به نخوابیدن،خوابش میومد نمیخوابیدااااااا،چشماش مثل ژاپنی ها خط شده بود به زور بیدار بود اما نمیخوابید،هیچ رقمه،منم هی غر میزدم بچه بخواب دیگه روانی م کردی،با هر کی هم تلفنی صحبت میکردم میگفتم والای این بچه دیوونه م کرده،یهو ب خودم اومدم،گفتم ینی چی؟؟پسرم ۹ماهشه رفتارهاش طبیعیه من چی؟؟من مادرشم نباید کم بیارم نباید ب پسرم زور بگم حتی اگه به نفعش باشه،روز بعد باز پسرم همون کارها رو کرد،خوابش میومد شدییییییییییید مینداختمش گهواره سریع دمر میشد میخواست خودش پرت کنه پایین،میزاشتمش رو پام همینطور بغلش میکردم همینطور (همه ی اینا با گریه) من فقط میگفتم جااااانم مامان،قربونت برم عزییییییزم،بعد از یکساعت تکرار این کارها علیرضا م با یه تکون خیلی ریز روی پام خوابید،ببین بچه تمااااااااااام عصبانیت و استرس رو‌ از مامانش میگیره،رو خودت کار کن،وقتی بچه ت بی دلیل و با دلیل نق میزنه گریه می‌کنه با خودت بگو من مادرشم بچه م جز من پناهی نداره و فقط نازش کن بغلش کن،ببین تاثیرش رو میبینی یا نه

خوب مامانت نگه داشته من که مامانم بعد ده روز ولم کرد و رفت

بخاطر اینکه بچت غذا نمیخوره ۶ ماهه خونه نیستی؟الان اکثریت مامانای گهواره همین مشکلو دارن من خودمم دخترم غذا نمیخوره خیلیی عصبی میشم ولی سعی میکنم خودمو کنترل کنم بچست شیر میخوره معدش پر میشه اروم و با حوصله با اسباب بازی اهنگ کلیپ سرگرمش کن یه قاشقم بخوره خوبه

مشکل اعصابتو باید حل کنی حتما. منم وقتی بچه ام بی اشتها میشه به هم میریزم اما سعی میکنم خودمو مدیریت کنم و هرگز اجازه نمیدم بچه ام متوجه بشه که بخاطر غذا نخوردنش بی حوصله ام

یه دل سیر باهمه دعوا کردم بچه رو زدم گفتم تاکی تحمل کنم اخه از روز بیمارستان تا الان توی جنگم 5ماهه رابطه ندارم با شوهرم ازهمه متنفرشدم

خیلی درکت میکنم عزیزم واقعا نخوردن بچه آدمو زجر کش میکنه خودت میدونی ک بچه من لب به چیزی نمیزنه،امروز برای اولین بار زدمش رفته بودیم جشن فکر کرد اومدیم دکتر انقد گریه کرد بالا آورد رو لباس خودمو خودش کلا رو مخم بود،غذا میارم اونم میکس انقد گریه میکنه نمیزاره دهنش بزارم میزارمم نمیخوره بخدا نابود شدم

گلم من بچه خواهرم دوتاش اصلا تا دوسالگی هیچی نمیخوردن واقعا بود ک گاهی تا سه روز لب به غذا نمیزدن یبار یه زنه بش گفت تخم مرغ بزار زیر زغالای روشن و حاکستراش بزار تا آبپز بشه همونجور پوست بگیر بده بچه بخوره اشتهاش باز میشه خواهرم همین کار کرد واقعا معجزه شد الان ایقد میخورن خودش خسته شده از آشپزی😂

ول کن من که اوایل چند مدل غذا درست میکردم نمیخورد دیگه نکردم بزرگ میشن میخورن دیگ حساس نباش