من هر شب کارم همینه
تا میخوابه غصه میخورم که چرا امروز حسابی بغلت نکردم نبوسیدمت
خیلی حس داغونیه
پسر اولم دو سالش بود وقتی دخترم ب دنیا اومد
سرویس شدم تا یک ساله شد دخترم
من تو نوزادی دخترم خیلی اذیت شدم هم دست تنها بودم تو شهر غریب هم دخترم خیلی گریه میکرد کولیک داشت زردی طولانی مدت داشت یه دختر کلاس اولی هم داشتم .چه روزایی ک دخترم میخواست بره مدرسه ناهارورشام نداشتیمدخدارو شکر اون روزا گذشت
اوهومم هممون همین حس و حالو داریم
حالا من همش غر میزدم میگفتم کاش یکی بود کمکم بغلش میکرد بی تجربه بودم ترسو بودم خسته میشدم
اما الان میگم کاش بیشتر بغلت کرده بودم🥲
وای من نوزادی دخترم انقدر بغلش میکردم بوش میکردم میدونستم زود میگذره دلم تنگ میشه
منم بیرون نوزاد میبینم انقدر دلم می خواد بغلش کنم، چون از نوزادی دخترم هیچی جز گریه و کولیک نفهمیدم...ولی خوب هر مرحله ای هم زیبایی خودش و داره وقتی میبینم دخترم هر هفته یه کار جدید میکنه واقعا لذت میبرم از رشدش.
دیگه از الانش لذت ببر و از هر لحظش استفاده کن
من دوتا بچه دارم
روزی هزار بار شکر میکنم نوزادی گذشت😹
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.