یعنی از روزی که پسرم به دنیا اومد من روز خوش ندیدم ،خسته ام خستهههه ،دلم میخاد خودمو بکشم یا فرار کنم ،اگه ادامه بده خلاصش میکنم ،ازبس بیخوابی کشیدم ،الانم که بزرگ شده خواب ندارع
ازبس بیخوابی کشیدم دیگه خوابم نمیاد شدم یه آدم عصبی و خسته ،افسرده و داغون شدم
من غلط کردم بچه دار شدم ،نه راه پس دارم نه راه پیش

عزیزم خوبه که ساعت ده میخابه روزا هم میخابه

ببین دختر من از اول بد خواب و بدقلق بود
الانم به زور و دعوا ک گریه ساعت ۲شب میخوابه
تا پوشک بود ک تا صبح ۳بار باید لباساشو عوض میکردم از بس جیش میکنم الانم ک دارم از پوشک میگیرم باز هوشیار میخوابم و همش بیدارم
حالا تو این وسط یه چیزای دیگه هم بهش اضافه کن دادگاه و کلی مشکلات دیگه ک آدمو از پا در میاره

بخدا دختر منم اینجوریه اصلا خواب نداره خودمم شاغل هستم دارم دیونه میشم شبا ساعت ۲ میخوابه

اگه خواب شبش خوبه یه قرص خواب نصفه بخورتایکم بخواب آروم بشی

دختر منم خوابش خيلي كمه و كلا اكتيوه ، الان ٥ روزه مريض شده فقط ميگه بخوابم ، اصلا جون نداره پاشه روي پاهاش ، دلم خونه 😭😭😭 خدايا فقط سلامتي بده هرچي ميشه بشه ،

تو طول روزم نمیخوابه یعنی که تو یکم استراحت کنی؟

سلام مامانی توخسته ای یه ساعتی بچه روبده باباش یاکسی خوب بخواب مطمین باش اگه یه ساعت کنارت نباشه دلت براش تنگ میشه اخه تویه مادری عزیزم شرایطماکمترازتونیست عزیزم

درکت میکنم منم تو همین وضعیتم سعی کن رو خودت کار کنی همه میخوابن من از خسنگی ساعت پنج صبح میخوابم اما چه میشه کرد جز تحمل باز بگو خدایا شکرت خدا قهرش نیاد