۱۲ پاسخ

من تو شهرغریب نیستم ولی هیچکس نمیاد پیشم واقعا کاش تو شهر غریب بودم خواهرم مادرم اصلا هیچی براشون مهم نیست

وااای پس برم دست و پای مادرمو ببوسم بچه اولم سزارین بود 40 روز خونه مامانم موندم خونه خودم اومدنی مامانم گریه میکرد نرو.دومی سقط شد باز چن روز خونه مامانم بودم اینم سومین بارداریه استراحت مطلقم 5 ماه خونه مامانم موندم هر روز دخترمو برده فروشگاه به حساب خودش.بدون اینکه به روم بیاره.هفته ای چن بار هم شوهرمو برا شام دعوت کرده. الان خونه خودمم هر روز زنگ میزنه بیا اینجا بمون اذیت نشین

من مامانم بعد زایمان ۱۰ روز میاد

منم ک کسیو ندارم مامانم توی طول بارداریم ی بار اومد اونم همش بیرون بود در حال خرید ویار داشتم شدید حتی ی روز غذا درست نکرد واسم

من مادرم تا 10/11روز خودمم نمیتونم برم اونجا دخترهام مدرسه دارن

منم توغربتم بااینکه خونواده همسرم پر جمعیتن یکیشون نمیاد یه سربزنه مادرم اینام ک دورن

منم شهر غریبم ولی با مامانم اینا ۴ساعت فاصله دارم بعد از ترخیص میرم خونه مامانم اینا چون بخوام تو شهر خودم بمونم مگه چقدر میتونن بیان پیشمون بمونن

مادرشوهرم.

مامانم قراره بیاد و‌ بمونه البته تایم کوتاه

من ک هنوز کسیو پیدا نکردم مادرم و مادرشوهرم دوتا پیرن نمی تونن بیان موندم چ کنم هرکی هم دارم سرخونه زندگیشونن

مامانم میاد ولی گفت ۱۰_۱۵ روز بیشتر نمیمونم

بابا چرا سختش میکنید ،مادر خواهر میخواید چیکار ،شوهر داربد که
ی کارگر بگیرید روزی دو ساعت به مدت یک هفته بیاد کار زندگیتونو برسه شوهرتونو بگید کمک خودتون کنه ،چاره چیه وقتی محبت نیست

سوال های مرتبط