سلام مامانا
شما بعد از زایمان از چند روزگی دیگه تنها بودین و کمکی نداشتین
و همچنین بعد از چند روز شب تنها بودین اگه همسرتون نبوده
(بعد از چله یا قبلش هم پیش اومده؟)

من از روز 5 تنها شدم بعد از 15 روزگی هم شوهرم 2 هفته رفت ماموریت و تنها شدیم

زایمان اولمو دوماه اخرو تا ۴۰روز بعد زایمانم خونه پدرم بودم دومی رو قطعا خونه خودمم و دوس دارم تنها باشم حقیقتا ولی خب به هرحال خونواده ها قبول نمیکنن نهایتا تا ۱۰روز قبول کنم پیشم باشن الانم دو ماهه که خواهرم پیشمه و دمش گرم اما تنهایی رو ترجیح میدم و دلم میخواد هرچه زودتر زندگیم به روال قبل برگرده اینجوری خیلی راحت ترم 🥺🥺

بعد چهل روز تنها شدم تا ۲۰ روز مادرشوهرم بود پیشم ۲۰ روز بعدی رفتم خونه مامانم اینا، البته جفتش برخلاف میلم بود چون واقعا دلم تنهایی میخواست اما خب وجودشون خیلی نیاز بود چون پسرم هم رفلاکس شدید داشت هم کولیک و زردی
بعدشم که همسرم سه چهار روز سه چهارروز میرفت مسافرت بخاطر کارش تنها میموندم خونه گاهی مامانم اخر شب میومد پیشم یا میموند یا سر میزد و میرفت

بعد حموم 10 روزگی

سلام عزیزم من بعد نوزده روز امشب تنها شدم ورفتن یکم میترسم ایشالا ازپسش بربیام

من بعد ۱۰ روز

مامانم تا ۱۸ روز پیشم بود

من سه روزگی بستری شد و تنها موندیم ولی تو خونه ۱۶روزش بود تنهای تنها شدیم

والا من وقتی تو بیمارستان زایمان کردم مادرم پیشم بود دوشب بعدش اومدم خونه دیگه خودم تنها بودم

من بعد از دو ماهگی دخترم رفتم خونه‌م...۱ماه اول خونه مادرم بودم ۱ماه دوم خونه مادرشوهرم

تا چهل روز ک خونه مامانم بودم بعدشم ک اومدم خونه همسرم بود

من ده روزگیم رفتن

از ده روزگی مامانم رفت،شوهرم یه شبایی کارش طول می‌کشه نمیاد تنها میمونم هنوزم چله ام نشده

از ده روزگی، اره پیش اومده