۳ پاسخ

من ک راحت گرفتم دو سه شب موقه خاب خیلی اذیت کرد ولی من کمرشو ماساژ میدادم موهاشو دس میزدم .یا چند بار پشت سرهم بهش شیشه شیر میدادم تاعادت کرد

من واکسن ۱۸ ماهگی رو که ۱۹ ماهگی زدم بخاطر دادن استا که گیج میشد خوابش می‌برد روز اول دیدم بدون پستونک خوابید دیگه گفتم الان وقتشه شب اول کلی بی قراری کرد تا صبح هی ۲۰ بار پاشد دنبال گشت هی تکون دادم رو پام و آب دادم خورد از فردا تموم شد یادش رفت دیگه .اینم بگم عجیبیییییییییییییب وابسته پستونک بود ناموسش بود خخخخ هرجاهم تو دهن بچه ها میدید با لجبازی از اونا می‌گرفت که خودش بخوره برا همون گفتم باید بگیرم ازش خطری شده و هنوز تا فهمیده تر نشده وقتشه الان .و دیگه از پستونک ببینه با تعجب نگاه میکنه فقط درخواست نمیکنه

من خیلی به راحتی. پستونک از پسرم گرفتم کلا ی شب بود. 🥹تنها کار مفیدم همین بود تو بچه داری انگار 😅 پسرم بشدت به پستونک وابسته بود و جایی میذاشتش با استرس دنبالش میگشت ممه ممه. میکرد. تا اینکه شب داشت شیر میخورد از تو دستش انداخت منم بدون اینکه بفهمه برش داشتم بعدتو بغلم . دراز کشیده بود ک گفت ممه. همه جا تاریک بود. گفتم عه فک کنم. اون هاپو. داخل پارکینگ باباجون اینا. برد برای نی نیش. براش ی قصه سرهم کردم و ادعا و گریه الکی ک هاپو گریه میکردو .... ک رفت تو و فکر و دیدم داره بهش فکر میکنه اروم شیشه شیر اب ریختم دادم دستش خورد و خوابش برد
فرداش تا غروب بهونه نگرفت شب باز یادش افتاد کمی بیقراری کرد باز همونو گفتم و دیگه کلا واقعا بیخیالش شد 🥺

سوال های مرتبط