۶ پاسخ

وقتی ام میاد دنیا سختی هاش شروع میشه بعدا تو‌ی اعصبانیت میگی بلانسبت غلط کردم

عزیزم....مادر بودن ینی همین دیگه..فقط باید خداروشکر کرد هر لحظه و به پای مامانامون بیفتیم از قددردانی

به چی فک میکنی؟من که خیلی روزامو تلخ کردم این مدت یه بار صورتشو خراشید نگران شدم جاش بمونه تا ابد،یه مدت مجرای اشکیش بسته بود غصه ی اون،بعد وزنش،بعد موهامو رنگ کردم میترسیدم بهش شیر بدم،بعد سینه نگرفت غصه ی اونو میخورم الان،غصه نیخورم چرا از نوزادیش بیشتر استفاده نکردم چرا عکس کم داریم و....

عادیه این چیزا ماهم گذروندیم تمام این فکرارو

چرا عزیزم

آینده ای نجندار دور دلت برا همین لحظه ها تنگ میشه مامان جونم

سوال های مرتبط