والله تونستم از پس خودم بربیام دست تنها بودم سخت بود کلی تجربه کسب کردم ولی ب قول شما یاد اون روزا میفتم نمیخام اصلا برگردم عقب خبلی بهم سخت گذشت خیلی 🥺🥺
والا من سنم ۴۲بود بارداری راحت و بی دردسری داشتم ویار نداشتم بچم وزنش ۴/۱۴۰بود ولی زایمانم سخت بود برا زایمان طبیعی رفتم بعد ۵_۶ساعت درد و خونریزی رفتم سزارین ،ولی بچم خیلی اذیت نکرد تقریبا تا دوماهگی بعدش خوب بود بعد زایمانم یکم دست تنها بودم یکم سختی کشیدم تا ۲۰ روز اذیت بودم کم کم خودمو پیدا کردم سزارین خیلی بده بچه اولم طبیعی بود خیییلی خوب بود
چقد این پست خوب بود.من همه کامنت هارو خوندم. هممون تجربه های مشابه داریم. سختی سختی. چقد خوبه که این یه چیز طبیعیه
بارداری وحشتناکی داشتم، ۹ ماه هر روز ۲۰ بار بیشتر بالا میاوردم. شب عملمم قرص خوردم، ولی بعد در اودن بچه همه چی تموم شد. بار اول که رفتم دسشویی تو بیمارستا دیگه پا شدم. نه درد نه خونریزی هیچی خودم عالی بودم. دو ماه اول اصلا انگار بچه نداشتم. تو کنترل دو ماهگیش به دکتر گفتم این مریضه که گریه نمی کنه؟!
بعدش رفته رفته سخت شد
الانم که رسیدیم به ماهه ۱۱ واقعا بریدم. دیروز اینقد گریه کردم. اصلا نمی تونم.
نمیتونم غذای خوب درست کنم
نمیتونم درست بخابونمش
اعصابم داغونه
دیروز تولد دعوت بودیم از ۵ونیم تا ۷ونیم داشتم میخابوندمش که شب ۲ ساعت بشینه بین مهمونا مقاومت میکرد گریه میکرد منم مجبورش میکردم . اذیتش میکنم حالم بد میشه.
من خیلی خستم
عاشق دخترمم
دنیا اصلا بدون اون نمیتونم تصور کنم
چیزی که اذیتم می کنه ناکافی بودن خودمه بیشتر
خیلی خستم
میخوام برگردم عقب با اینکه کولیک اینا داشت بهتر بود الان چهار دست پا میره سرویسم کرده به هرجا دست میزنع سر سفره نمیتونم چیزی بخورم از دستش ..میپره وسط اصلا آرامش ندارم بخدا قبلا بهتر بود الان گریه اش هم بیشتر شده هم اذیتم کرده
زایمان و بچه داری به من خیلی سخت گذشت دست تنها تو شهر غریب با خانواده همسرمم رابطه ای نداشتیم اون موقع خیلی تنها بودیم ولی من جز اون دسته افرادی هستم که دلم میخواد برگردم به عقب ولی با اطلاعات الانم فقط به این خاطر که بتونم بهتر براش مادری کنم فکر میکنم اگه بیشتر پافشاری میکردم سینمو ول نمیکرد یا راه هایی وجود داشت که دل دردشو بهتر کنه ، بهتر شیر بخوره بهتر وزن بگیره خیلی سختی کشیدم
سخت ترین روزا بود شیر نمیخورد کولیک رفلاکس گریه تنشون سالم باشه انشاللع
من فوبياي شب گرفته بودم كوليك داشت شبها وحشتناك گريه ميكرد
بدتر از همه رفلاکس شدید داشت همش وزنش هم تا دوماه بالا نرفت استپ شده بود رو وزنش زردی گرفت چهل روز تمام دست تنها خیلی سخته دوبار گذاشتم تو دستگاه تا زردیش خوب شد اونم بعد چهل روز بعد اون یه پام تو دکتربود برا وزنش برای رفلاکسش یعنی به اون روز ا فکر میکنم غم بات میگیرم ،🥺🥺
تونستم بچم خودم تر و خشک کنم سزارین هم شدم خودم کارای بچمو کردم آمدم خونه از فرداش سر پا بودم شوهرمم کمک دستم بود اما اولین بچم بود خداروسکر که تونستم خوب از عهده ش بر بیام تروخشکش کنم
من چون ی قدم با مامانم فاصله دارم نمیتونم بگم سخت بود
چون تو مریضی های دخترم مامانم کنارم بود من خسته میشم دخترم نگه میداره استراحت کنم
اما اگه مامانم نباشه میدونم خودم به راحتی از پسش بر میام 😁
آخه ب قول بابام من یکی یدونه ام یکم مامانم ناز نازی کرده منو
خداروشکر دخترم کولیک نداشت
منم بچم کولیک داشت
یک ماه اول خیلییی سخت بود خوابش و اینا عذاب بود
بعد یاد گرفتم نفخشو بگیرم همش
شکمشم ماساژ میدادم
بغل خودم نازش میکردم خواب شبشو تنظیم کردم
روزاهم تو گهواره میخوابونم خیلییی ب کولیکش کمک کرد
با اینکه یه وقتایی دلم واسه نوزادیش تنگ میشه ولی اصلا دلم نمیخواد برگردم عقب اولش که زردی داشت بعدش کولیکش شروع شد تو یه ماهگی ختنش کردم یعنی همه این چند ماه یه طرف دو شب اولی که ختنش کردیم یه طرف🤯 ۴۸ ساعت پلک رو هم نزاشتم
بعد فهمیدم به پروتئین گاوی حساسیت داره شیر خودمو میخوره حالا بیا رژیم بگیر واااای الان چند ماهه لب به شیرینی لبنیات تخم مرغ .....و خیلی چیزای دیگه نزدم 😢 دیگه دارم محو میشم🫠
الانم که خوابش یه شبایی واقعا داغون میشم ساعت از ۳گذشته هنوز رو پامه 😬😵💫🥱
دست تنها با سن کم سختی های خودشو داشت ولی من تونستم بدون هیچ کمکی دخترمو بهترین بزرگ کردم از این به بعدشم با کمک خدا میتونم
دوست ندارم برگردم چون نهایت لذت رو بردم از کوچکیش با اینکه شبانه روز اذیت میکرد
از هر لحظه اش لذت میبرم
منم شاکرم از داشتنِ پسرم
هر چند تا الان راحت یه دوش نگرفتم..
فرصت اصلاحِ ساده ندارم....
اره کولیک داشت خیلی اذییت میشدبچم دقیقا تا ۴ ماهگی موند🥲 بخاطر کولیکش شیر خودمو بش ندادم میگفتم شاید بخاطر شیر خودمه ولی اگه برگردم عقب هیچوقت نمیذاشتم بچم شیر خشکی بشه🥲🥲
کولیک داشت تا ۳ ماهگی
سرویس شدیم تاماااااام😅
نگهداری سه ماه اول بچها واقعا سخته
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.