سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین روزهای ابتدایی تولد
تجربه ی من از سزارین اورژانسی
خب من ۴۰ هفته و یک روز بودم و چندین بار از چند دکتر متفاوت خواهش و التماس کرده بودم که امپول فشار بزنید تا من زایمان کنم
چون علی رغم اسکات و پیاده روی و رابطه بدون جلوگیری و پله و هرچی که هرکی گفته بود و خوب بود درد زایمانم شروع نمیشد
این آخرین همش سردرد داشتم میرفتم بیمارستان میگفتن فشارت نرماله
میرفتم بهداشت و دکتر میگفتن نرماله آزمایش دفع پروتئین هم دادم بازم همه چی نرمال بود...که یه روز دیه از سردرد نتونستم سرم تکون بدم و اتفاقا روز جمعه بود مجبور شدم برم زایشگاه به امید یه مسکن و سرم
همونجا فشارم رو گرفتن روی ۱۴ بود و ختم بارداری...
امپول فشار زدن نیم ساعت هی دوزش رو بالا میبردن بازم دردم نمی‌گرفت کیسه آبم پاره کردن بازم دردم نیومد شده بودم ۳ سانت بازم هیچی...یعنی معاینه میکردن همون لحظه درد داشت دو ثانیه بعدش هیچی...کیسه آبم رو پاره کردن زنگ زدن دکتر..دکتر تا منو دید گفت همین الان باید بره سزارین بشه اونم اورژانسی بدون معطلی بچه اش مدفوع کرده و تا صبر کنیم مریض دردش بیاد طول میکشه و خطرناکه...
یهو کپ کردم چون اصن انتظار سزارین اورژانسی نداشتم اصن من ماما همراه گـرفت بودم تو ی بیمارستان خصوصی از ترس اخلاق بد پرنسل بیمارستان های دولتی...اما خدا خیلی هوامو داشت و خیلی خوش اخلاق و مهربون بودن و لحظه سزارین هیچی نفهمیدم و با بی حسی بود یه حسی مثل گیچی و منگی داشت دکتر بیهوشی دستمو ماساژ میداد میگفت هیچی نیست نترس نگران نباش بعدم یه آرامش بخش زد دوساعت بعد سز خوابیدم...انتخابم طبیعی بود ولی از سزارینم راضیم...خلاصه که خدا هوای مارو داشت
مامان سهند
🥹♥️ مامان سهند 🥹♥️ ۲ ماهگی