۱۸ پاسخ

عزیزدلم مبارکه ان شاءالله هزار ساله باشه و عاقبت بخیر زير سایه پدر و مادر گلش ❤️🤲😘😘

عزیزم مبارک باشه قدمش ، پر خیر و برکت باشه ان شاالله ❤❤❤❤

تبریک میگم یاسی جوننن😍😍😍

عشقمممم مبارکههههه😍🥹نینیمون کووووو🥺

سلام عزیزم بسلامتی😍🥹 الهی قدمش پر از خیر و برکت باشه براتون خدا نگهدارش😍❤️🥹

سلام عزیزم الهی شکر که به سلامت به دنیا اومد گل پسرت😍❤️

سلام یاسمن جون دیروز مدام چکت میکردم تا بیایی تاپیک بذاری .بسلامتی خیلی برات خوشحال شدم عزیزم 😘😘

تبریک میگم عزیزم

مبارک باشه قدم گل پسرت😍❤️من فیلمشو دیدم تو پیج دکتر🧿🧿ماشالله بهش عزیزم

عه زایمان کردیییی

بعد میخونم

مبارک باشه عزیز دلم الهی قدمش پر از خیر و برکت باشه براتون❤️

ب سلامتی گلم قدم نو رسیدت مبارک 😘😍

مبارک باشه عزیز دلم عکس نی نی خوشملتو بزار واسمون عشق کنیم

عزیزم مبارک باشه خوش فدم باشه ان شاالله اوخی گوگولیی😍

سلام عزیزم مبااارکهههه
منم زایمان کردم پریروز

مبارکه گلم سخت نبود؟

عزیزم بسلامتی خوش قدم باشه انشالله 🥹😍💙

سوال های مرتبط

مامان ILIYA مامان ILIYA ۵ ماهگی
از شنبه شب حرکات بچم کم شده بود یکشنبه شب نوبت دکتر داشتم رفتم پیش دکتر نوار قلب گرفت گفت حرکاتش خیلی کمه هفتت بالاست سزارین اختیاری هم هستی رشد بچه هم خوب بوده وزن گرفته به نظر من ریسک نکن همین امشب برو بیمارستان بستری شو صبح میام عملت میکنم منم که استرس داشتم اخه تاریخم 13 خرداد بود گفتم امشب میرم خونه صبح میرم بیمارستان دکتر گفت باشه فقط امشب تا صبح به پهلو بخواب خلاصه که رفتم خونه کارامو انجام دادم با همسرم و مدارک و ساک لوازم گذاشتم دم دست دوش گرفتم و خوابیدم صبح ساعت شش و نیم پاشدیم راه افتادیم سمت بیمارستان ساعت هفت رسیدیم اونجا رفتم اتاق مامایی اورژانس که پرونده تشکیل بدم ماما نوار قلب گرفت و فشارمم گرفت و یک دست لباس داد گفت اماده شو تا بریم بخش زنان همسرمم رفت سراغ تشکیل پرونده، گوشیمو وسایلامو تحویل دادن به همسرم و من رفتم بخش زنان ادنجا ازمایش و اینا ازم گرفتن گفتن روی تخت بخوابم تا دکتر بیاد ساعت هشت و نیم بود دکتر ساعت 14 بود اومد بالای سرم گفت سوند و وصل کنن و ببرنم اتاق عمل
مامان فندق نمکی🌰💙 مامان فندق نمکی🌰💙 ۲ ماهگی
تجربه سزارین من پارت 1:
خب من بالاخره وقت کردم بیام از تجربه زایمانم بگم
راستش ۲دل بودم ولی تو این مدت خیلیاتون گفتین بیام بگم منم اومدم تعریییییف کنم براتون🤭
اول اینکه از خدا میخوام به هرکی که دلش نینی میخواد، بده🤲
و همه نینی هارو هم حفظ کنه🤲
(بگو آمین🤍)
اینطور شروع کنم که شب قبل عمل رفتیم بیمارستان و کارای بستری رو انجام دادیم.چقدرمممم که طول کشید تا نزدیکای صبح طول کشید و بالاخره بهم اتاقمو دادن.
ساعت طرفای ۵ و اینا بود که اومدم بخوابم که همون لحظه اومدن گفتن بیا بریم اتاق عمل🫠
مامانمم پیشم بود توی اتاق و کلی دلش سوخت که نتونسته بودم استراحتی کنم قبل عمل🥲
حدود ۶ نفری بودیم و با اسانسور رفتیم اتاق عمل
اکثرا استرس داشتن و یکی هم گریه میکرد😁😁
ولی من عجیب استرس نداشتم!!
اونی ک استرس داشت سزارینِ دومشم بود
و خانومه که داشت مارو میبرد اتاق عمل،بهش گفت ببین این خانوم(یعنی من) بچه اولشه و استرس نداره.خودمم متعجب بودم !
نشستیم به انتظار
اومدن سراغمون که ببرنمون اتاق عمل...
مامان دلانا🦋 مامان دلانا🦋 ۱ ماهگی