۸ پاسخ

منک پیرم در میاد تا بخابه
اتاقو تاریک میکنم شیر میدم
خستش میکنم
بازم هی باید بغل کنم راه ببرم شیر بدم لالایی کنم همه راه هارو امتحان کنم تا یکیش جواب بده اخر.
بعدهم تاصبح هزار بار بیدارمیشه

از نوزادی ، من هلسارو عادتش داده بودم گاهی وقتا رو پا گاهی وقتا خودم کنارش دراز میکشیدم خوابش میبرد ، الانم همینه وقتایی که حال رو پا گرفتن ندارم اتاق تاریک‌ میکنم خودم کنارش دراز میکشم ۱۰ دقیقه بعد میخوابه

دختر من تخت اصلیش که تو اتاقش رو دوست نداشت اوایل فقط به تخت کنار مادر عادت داشت ، من و همسرمم تشک میزاریم تو اتاق دخترمون که تا صبح تو تخت خودش بخوابه ، الان عادت کرده و تو اتاق هم تنها بمونه میخوابه ولی هنوز ما همچنان باهاش تو اتاق میخوابیم تا ۸ ماهگیش که بزرگتر بشه

۳سال و نیمش بود زهرا
اونم پشتشو میزدم بعدم قصه میخوندم

پسر من رو کریر میخوابه وقتی خوابش عمیق شدبلندش میکنم میذارمش رو تختش ، و اینکه اگه پتو روی پسرم نباشه به هیچ عنوان خوابش نمیبره ولی به محض اینکه پتو میندازم روش چشماش میره

من دخترم اوایل رو پا میخابید ولی عادتش دادم الان خودش میخابه و اصلا رو پا نمیخابع

پسر من تقریبا یه ماهه خودش میخابه منم دیگ کاریش ندارم وقتایی ک خوابش میاد میزارمش رو جاش یذره پهلو ب پهلو میشه بعد میخابه

من ک وای میستم ۱ سال ب بعد اخه خیلی وابستمه

سوال های مرتبط