۵ پاسخ

عزیزم چرا برای از خود دفاع کردن باید بزنه؟
بچه ای تو سن دختر شما زمانیکه میزد هیچ درکی از دفاع و جبران کردن نمیدونه و ناخودآگاه میزنه....
بچه ها یسال به بعد اینجوری میشن...
ولی نباید بهش یاد بدی اگه کسی تورو زد تو هم بزنش...
این عادت روش میمونه....

اگر اسم کوچولوتون آوین هست اصلا توقع زدن ازش نداشته باشین آوین ها مهربانترین و آرومترین وخانم ترین دخترهای روی زمین😅😅من اسم دختر بزرگم آوین هست فوق العاده هستش چشم خدا بهش باشه 🌹🌹🧿🧿

پسر بزرگه من دقیق همینجوری بود بعد درست شد
الان پسر کوچیکه مم اینحوری
میدونم که درست میشن

بچه ۲۲ ماهه چه میفهمه از خود دفاع کردن؟
بچس دیگ

امان از اطرافیان حالا بچه خودشون بود تازه به به و چه چه میکردن چی بگم والله من خودمم با بچم همین مشکل رو دارم که اصلا از خودش دفاع نمیکنه

سوال های مرتبط

مامان ܩߊ‌ܣܠࡅ࡙ࡍ߭🌜‌C᭄ مامان ܩߊ‌ܣܠࡅ࡙ࡍ߭🌜‌C᭄ ۱ سالگی
بچها بیاین نظر بدین ببینم .... من از بچه ای که دست بزن داشته باشه و غد باشه خیلی خیلی متنفرم خوب ، دوستم یه دختر داره یکماه از ماهلین بزرگتره امد خونمون. ماهلین همش بغلش میکرد بوسش میکرد اما اون هولش میداد میزد تو صورتش موهاش میکشید خیلی خیلی بیتربیت و چندش ماهلینم گریه میکرد من ارومش میکردم اما باز ماهلین میرفت سمتش میزد یا اسباب بازیای ماهلین بزور از دستش میکشید جیغ و داد که چرا برمیداری این مال منه فلان دخترمم بمیرم براش اروم نگاش میکرد مامانشم عین خیالش نبود 😐دوس داشتم دوتاشون خفه کنم 😑😑😑 بعد مامانم امد خونه و اینایهو دوستم به مامانم گفت وای از دست ماهلین اسباب بازیاش به دخترم نمیده خیلی لجکاره 😐😐😐😐 منم گفتم معلومه نمیده وقتی کسی بزنه به صورتش و اذیتش کنه منم باشم نمیدم . اخم کرد و فلان دیگه دلم نمیخواد باهاش رفت امد کنم. درسته بچه ان اما رفتار مادرشم خیلی خیلی رو اعصابمه. و دلم نمیخواد دختر با اینجور بچه هایی رفت امد کنه کارم درسته یا ن
هنوزم یادش میفتم تپش قلب میگیرم 😐😐😐🤦🏻‍♀️
مامان گل پسر مامان گل پسر ۲ سالگی
سلام مامانا بچم از شنبه اسهال شده پریروز توی اسهالش خون بود نه یه بار ۴ یا ۵ بار با بدبختی بردمش بیمارستان شوهر راضی نمیشد با بدبختی براش سرم وصل کردن هر بار اندازه یه رب سرم میرفت بدنش دیگه رگش قبول نمیکرد باز باید ازش رگ میگرفتن سه بار رگ گرفتن.شوهرم کلی بامن دعوا کرده که تو توهم زدی خون تو اسهالش نبوده امدی اینجا بچه رو تیکه تیکه کردن با بدبختی راضیش کردم که بزاره بستریش کنیم تا فردا اصلا اسهال نداشت توخونه هر یکساعت اسهال بود.بعد دیروز دکتر دید اسهالش بند امده ترخیصش کرد از دیروز غروب دوبار دسشویی کرد امروز هم سه بار بازم اسهال بود اما از ظهر استفراغ هم بهش اضافه شد.شوهرم کلی بهم حرف زد که بچه رو بردی بستری کرد بدترشد بازم میگفت خودت الکی ترخیصش کردی.دادم از غصه دق میکنم واقعا چرا فکر میکنه من دلم برای بچم نمیسوزه.اونقدر غر زد حتی نهار هم نخوردم باز بردم دکتر به اصرار خودم خواستم فقط براش آمپول بزنن.فعلا استفراغش بندامده اما باز شدید اسهال شده.توروخدا کسی تجربه داره بگه چیکار کنم زود خوب بشه
مامان کیاشا❤ مامان کیاشا❤ ۲ سالگی
خانما ی سوال من امشب پسرمو بردم خانه بازی اولین بارشم بود
یهو یه بچه ای اومد اسباب بازیو ازش بگیره این میکشید اون میکشید منم هی داشتم میگفتم نوبتییی... یه دفه نمیدونم چیشد بچه هه یه دونه محکککککم یعنی محکماااا زد تو صورت پسرم بشددددددت بچم ناراحت شدو گریه کرد خودمم داشتم منفجر میشدم خواستم یدونه بزنم بهش باز گفتم بچست هر چی باشه خودمو کنترل کردم فقط گفتم" ااا خیییلی کار بدی کردییی" پسرمم همینجوری داش اشک میریخت یدفه یه آقایی اومد گفت ببخشید من داییشم ببخشیدواین حرفا...
ولیی خیلی خیلی از خودم ناراحت شدم که نتونستم کاری واسه بچم بکنم فقط به اون گفتم کار بدی کردی... دلم میخواست حداقل ب بچم میگفتم توام برو بزن ولی بازم روم نشد اینم بگم گفتم زشته... حالا یادش بدم بره بقیه رو بزنه...
ولی خیلی آتیش گرفتم چون واقعا محکم زد اونم توی صورتش.. الهی بمیرم براش
فقط تنها کاری که کردم وقتی مامانش تشریف اورد رفتم بهش گفتم وایسا بالاسر بچت کنترلش کن بقیه رو نزنه بعدم دعوامون شد ...
شما جای من بودین چی میکردین؟😔
مامان جوجه طلایی🐥 مامان جوجه طلایی🐥 ۲ سالگی
سلام خانما
من نمیدونم خیلی حساس شدم یا واقعا باید حساس بشم😡😡🌹
من با دختر جاریم مشکل دارم ۸ سالشه ولی کلا مثل بزرگا حذف میزنه
بعضی وقتا خیلی خوبه ها دخترمو دوست داره بغل میکنه باهاش بازی میکنه قربون صدقش میره ولی بعضی وقتا انگاری دشمنشه با اخم نگاش میکنه باهاش لج میکنه دوست داره تو جمع همش بگه آوین بی ادبه یا الکی میزنه
شوهرم که میگه تو چرا اخه حرفای یه بچه برات مهمه ولی واقعا اذیت میشم
میاد به من طرز تربیت کردن و میخواد یاد بده میگه زن عمو آوین وقتی یه بچه ای تو پارک داره اذیتش میکنه تو چیکار میکنی گفتم اگر بزرگتر ازش باشه باهاش برخورد میکنم اگر همسن خود آوین باشه یه جوری حواسشو پرت میکنم که آوین و اذیت نکنه میگه خب داری اشتباه میکنی نباید دخالت کنی و خودت و قاطی کنی 😑😐
یا میگه کار اشتباه میکنه باهاش جدی رفتار کن
خود جاریم همش جلوی بچه میگه من باد بچگیای یلدا میوفتم گریم میگیره خیلی دعواش میکردم غذا نمیخورد میزدمش نمیخوابید نیشگونش میگرفتم و این چیزا
الانم احساس میکنم دخترش میبینه من با آوین دعوا نمیکنم و مهربون رفتار میکنم اینجوری میکنه
مثلا امشب دخترم داشت با عموش بازی میکرد بدو بدو میومد میپرسیدم بغل عموش یهو دختر جاریم اومد جلوی باباش دستاشو باز کرد بلند با اخم به دخترم گفت نکن شکم بابام حساسه دردش میگیره دخترمم اولش چیزی نگفت نگاش کرد بعد زد تو سرش البته آروم بعد من برای اینکه ناراحت نشه گفتم عزیزم تو اونجوری با اخم بهش گفتی ناراحت شد اینجوری کرد یهو تو جمع بلند تو صورتم میگه اینم جدیده که فلانی اخم کرد آوین زده؟؟؟ جالبه
نمیدونم چجوری باید باهاش رفتار کنم