خانما ی سوال من امشب پسرمو بردم خانه بازی اولین بارشم بود
یهو یه بچه ای اومد اسباب بازیو ازش بگیره این میکشید اون میکشید منم هی داشتم میگفتم نوبتییی... یه دفه نمیدونم چیشد بچه هه یه دونه محکککککم یعنی محکماااا زد تو صورت پسرم بشددددددت بچم ناراحت شدو گریه کرد خودمم داشتم منفجر میشدم خواستم یدونه بزنم بهش باز گفتم بچست هر چی باشه خودمو کنترل کردم فقط گفتم" ااا خیییلی کار بدی کردییی" پسرمم همینجوری داش اشک میریخت یدفه یه آقایی اومد گفت ببخشید من داییشم ببخشیدواین حرفا...
ولیی خیلی خیلی از خودم ناراحت شدم که نتونستم کاری واسه بچم بکنم فقط به اون گفتم کار بدی کردی... دلم میخواست حداقل ب بچم میگفتم توام برو بزن ولی بازم روم نشد اینم بگم گفتم زشته... حالا یادش بدم بره بقیه رو بزنه...
ولی خیلی آتیش گرفتم چون واقعا محکم زد اونم توی صورتش.. الهی بمیرم براش
فقط تنها کاری که کردم وقتی مامانش تشریف اورد رفتم بهش گفتم وایسا بالاسر بچت کنترلش کن بقیه رو نزنه بعدم دعوامون شد ...
شما جای من بودین چی میکردین؟😔

۵ پاسخ

اره خیلی شرایط سخیته منم بودم توی این شرایط.معمولا اشک خودمم دراومده ..موقعیتو ترو میکنم وقتی یه بچه حالی نباشه ....ولی بچن نمیشه کاری کرد اینم جز رشدشونه....هنوز کوچیکن ماباید مراقبت کنیم ولی بزرگتر شدن باید یادبگیرن دفاع کن..

ب بزرگترا ربطی نداره بچه با بچه
منم ب بچم یاد دادم کسی ک خواست تو اجتماع بزنتش اینم بزنه ولی در کل مامانش ک عین گوسفند رفته چراگاه باید حواسش بود

خب بچه کوچیکا همینطورن شما قبل این که اون بچه شمارو بزنه یا بچه شما اون بچه رو بزنه باید وارد عمل بشین و بایه وسیله ایی سرگرمش کنین

کار خوبی کردین دست رو بچه مردم بلند نکردین، اینجور رفتارا بین بچه ها طبیعیه و گاهی پیش میاد.
اینجور مکان ها والدین هر کدوم باید کنار بچه شون باشن.

اره واقعا خیلی بده و سخت منم تو این موقعیت بودم نتوستم چیزی بگم ولی ی سری بچه ی حاری دوستم بشکون گرفت رفتم دستشو گرفتم گفتم اخرین بارت باشه دست ب بچه ی من میزنی فهمیدی سری بعد میزنمت ولی خوب بچه ن دیگه باید بزرگترا کنترل کنن

سوال های مرتبط

مامان قند عسل مامان قند عسل ۲ سالگی
شما بودید چیکار میکردید؟
امروز رفتیم ارایشگاه یه بچه ای هم اونجا بود همسن پسر من دختر بود دستش یه عروسک بود دست پسر منم ماشینش بود که داشت بازی میکرد بچه اومد ماشین پسر منو ازش گرفت هرچی پسرم رفت ماشینشو بگیره بچه دویید و نداد بهش پسرم هی غر زد اونم دویید سمت مامانش مامانش بهش گفت بده بهش گفت نه مامان برگشت به بچش گفت پس بده من بزارم تو کیفم برات قایمش کنم🙄 به منم گفت وقتی حواسش پرت شد میدم منم منتظر موندم ولی ۵ دقیقه ای گذشت تمام مدتم پسر من به من غر میزد و ماشینشو میخواست مادره هم چون بچه خودش گربه نکنه ماشبن پسر منو نمیداد تا پسر من بهو بغض کرد اومد دست منو گرفت من خیلییی دیگه ناراحت و عصبی شدم دست پسرمو گرفتم رفتم پیش مادره با جدیت گفتم لطفا ماشین پسر منو بدید پسر من داره حرص میخوره و ناراحته پشت چشمشو نازک کرد گفت بفرمایید ماشین داد بچش شروع کرد جیغ و داد منم پسرمو بردم یه سمت دیگه ماشین بازی کنه . خیلی عصبی شدم وقتی بغض کرد بچم . واقعا بعضیا چی فکر میکنن پیش خودشون؟؟؟؟
مامان ܩߊ‌ܣܠࡅ࡙ࡍ߭🌜‌C᭄ مامان ܩߊ‌ܣܠࡅ࡙ࡍ߭🌜‌C᭄ ۲ سالگی
بچها بیاین نظر بدین ببینم .... من از بچه ای که دست بزن داشته باشه و غد باشه خیلی خیلی متنفرم خوب ، دوستم یه دختر داره یکماه از ماهلین بزرگتره امد خونمون. ماهلین همش بغلش میکرد بوسش میکرد اما اون هولش میداد میزد تو صورتش موهاش میکشید خیلی خیلی بیتربیت و چندش ماهلینم گریه میکرد من ارومش میکردم اما باز ماهلین میرفت سمتش میزد یا اسباب بازیای ماهلین بزور از دستش میکشید جیغ و داد که چرا برمیداری این مال منه فلان دخترمم بمیرم براش اروم نگاش میکرد مامانشم عین خیالش نبود 😐دوس داشتم دوتاشون خفه کنم 😑😑😑 بعد مامانم امد خونه و اینایهو دوستم به مامانم گفت وای از دست ماهلین اسباب بازیاش به دخترم نمیده خیلی لجکاره 😐😐😐😐 منم گفتم معلومه نمیده وقتی کسی بزنه به صورتش و اذیتش کنه منم باشم نمیدم . اخم کرد و فلان دیگه دلم نمیخواد باهاش رفت امد کنم. درسته بچه ان اما رفتار مادرشم خیلی خیلی رو اعصابمه. و دلم نمیخواد دختر با اینجور بچه هایی رفت امد کنه کارم درسته یا ن
هنوزم یادش میفتم تپش قلب میگیرم 😐😐😐🤦🏻‍♀️