دیشب شوهرم دیر خوابید منو نهالم خوابیدیم دیگه هوا روشن شده بود رفت تو اتاق خوابید منم صبح ساعت ۷بلند شدم نگاه نهال کنم ببینم پتو روشه دیدم نهال نیستش وقتی رفتم نگاه کردم رفته بود پیش باباش خوابیده بود نمیدونم چرا ولی از صبح با این حرکتش دلم مث ابر بهار شده نهال خیییلی باباشو دوس داره از خانواده پدری شانسش نیاورد همه کس و کارش شده همین بابا خیلی بهش وابسته س 🥺🥺🥺😔😔

عزیزم دلت خوشه کی از خانواده ی شوهر خیر دیده ک ما ببینیم...پسر منو ک الان ۹ ماهه ندیدن...دخالتای بیجا میکردن تو رابطه زناشویی منو شوهرم منم قطع ارتباط کردم...طلب کارم هستن...بخدا نمیان راحتتریم...الانم ک ۴ ماهو نیم باردارم اصلا نمیدونن

بیخیال گلم من هم من هم شوهرم از سمت خانواده محبت ندیدیم ک هیچ آزارم دیدیم هرروز حرفاشون میاد واسمون از بدی ما میگن درحالی ک ما هیچ کاری نکردیم بجز اینکه اونا بد بیراه گفتن شوهرم جواب حرفاشون داد حالام دخترم ن از خانوادم ن از خانواده همسرم محبتی ندیده و اصلا واسمم مهم نیست

خانواده شوهر من آخرین بار که دخترمو دیدن 9ماهه بود پسرمم که ماه دیگه میشه یکسالش رو تا حالا ندیدن😑

اسو کلا همینه به طرز عجیبی عاشق پدرشه و اتفاقا من خوشحالم چون میگم اگه خودم نباشم حداقل پدر با عاطفه ای داره که روابط احساسی قوی باهاش داره

دختر باید وابسته پدر باشه

چرا مگه چیکارکردن خانواده پدرش؟

حرف زدن بچه تون چه حد گفتار درمان می ره باهاش حرف بزنی تمرکز و گوش می کنه مشکل دهانی نداره زبان حلق گوش بینی

سلام دوست عزیز شما بودی تو ایتا گروه داشتی واسه بچه هایی که دیر حرف زدن،؟؟؟

چرا جدا می‌خوابید

حالا کوروش منو بکشیش پیش باباش یا کس دیگه نمیخابه
نمیگم همسرم بی محبته ها
برعکس آزبس مهربونو و صبوره
ولی نمیخابه
حتی بعضی وقتا خوابیده گذاشتم پیش باباش رفتم تو پذیرایی خوابیدم نصف شده اومده پیشم