سلام مامانا خوبین آمدم با تجربه زایمان طبیعی 😂😍
دوشنبه ۱۱ تیر من دردام شروع شد رفتم بیمارستان(تخت جمشید ) ماما گفت دو سانتی تو امروز نمیتونی زایمان کنی برو خونه😂 من هی قسم میخوردم من امروز واقعا میخوام بزام ولی گوش نمی‌کردن آمدم خونه ساعت ۳ بعدظهر بود دراز کشیدم کیسه آبم پاره شد
انقدر ترسیده بودیم که 😂 رفتیم بیمارستان شد ساعت ۴ بعدظهر منو بستری کردن .
دردام شدید شدن یعنی فریاد میزدم ها😂😂😂 اون وسط هی میگفتم ( گوه خوردم من سزارین میخوام برم مامای میگفت دیر خوردی)😂 بی دردی خاستم تا دکتر بی هوشی بیاد شد ۸ شب من ۵ سانت شده بودم واقعا دردش واسی من قابل تحمل نبود بی دردی زدن من شدم ۱۰ سانت سر بچه‌ امد پایین دکترم دیر امد منو به پهلو سمت راست خوابندن بچه نیاد خلاصه ۱۰ شب دکتر امد منم ۱۰ ۱۰ دقیقه دنیز خانم به دنیا امد😍😍😍😍

مامان دردتون شروع شد تو بیمارستان اصلا داد نزنین نفس عمیق بکشین خیلی تاثیر داره
انشاالله همگی به سلامتی فارغ شین😍😍🤲🤲🤲

۱۸ پاسخ

هزینه زایمان طبیعی توبیمارستان تخت جمشید چقد بود؟

مبارکه عزیزم بسلامتی. میشه بگی هزینه‌ات توو تخت جمشید چقدر شد؟

عزیزم کیسه ابت پاره شد زیاد بود ابش؟؟

مباااارک باشه عزیزم 😍😍 منو شما باهم زایمان کردیم😂😂منم 11تیر ساعت ۱۰:۴۰دقیقه دخترم بدنیا اومد 😍😂دختر شما نیم ساعت از دختر من بزرگ تره 😍😍😂😂🤭🤭🥹🥹

اکرم هاشمی بود؟
مال منم دیر اومدش😂😂

دردات مثل پریودی بودن یا شدید تر؟
من از صبحه هر نیم ساعت یا یک ساعت دردم میگیره مثل پریودی یعنی نزدیکه؟🥲

قدم نورسیده مبارک

گلم از تخت جمشید راضی بودی دکترت کی بود

بخیه ها بعدش برای دستشویی اذیت نمیکنن؟

ببین من جای تو بودم ماما میگف دیر گوه خوردی جد ابادش میاوردم جلو چشش کلا با ماما هایی که بد رفتارن سازم نمیشه

قدم کوچولوت مبارک عزیزم😘😘😍 شما قبلش کلاس های امادگی زایمانو رفته بودی؟ بلد بودی چجوری باید زور بزنی یا چیکارا باید بکنی،؟

و این بود زایمان طبیعی😂

چند هفته زایمان کردی؟ من دلم میخواد ۳۸هفته زایمان کنم دیگه نمتونمممم لگن درد امونمو بریده

به سلامتی عزیزم خداروشکر

چه مدل دردی داشتی؟ من الان دو روزه درد پریودی دارم ولی انقباضاتم منظم نیست دکتر گفت حدودا دو سانتی ولی تا منظم نشدی نرو بیمارستان ، خیلی دلم میخواد زایمان کنم درد کمرم خیلی بده

به سلامتی انشالا🥰😍

بخیه نخوردی درسته عزیزم؟

وقتی کیسه ابت ترکید چ علائمی داشت بعدش چطور بودی

سوال های مرتبط

مامان یاشار مامان یاشار ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
کسایی که میخان طبیعی بیارن نخونن🙂
پارت ۱
شب جمعه بود ۱۵ تیر ساعت ۱۰ رفتم پیاده روی تا ۱۲ امدم خونه یه حسی بهم میگفت تا فردا دردام شروع میشه تمام کارام رو کردم ساعت یک بود نشستم رو توپ جیم بال یکم ورزش کردم یهو کیسه آبم پاره شد زنگ زدم با زایشگاه گفتن پد بزار اگر یک ساعت بعد خیس شد بیا منم گذاشتمو همچنان خیس شد ساعت حدود دو ونیم بود رفتم زایشگاه بدون هیچ دردی چون کیسه آبم پاره شده بود با یک سانت بستریم کردن خیلی اصرار کردم که سوزن فشار بهم بزنن اما میگفتن سوزن فشار رو فقط روزا میزنن بهم آنتی بیوتیک وصل کردن گفتن وقتی کیسه آب پاره شد باشه تا دو ساعت بعد دردا شروع میشه صبح شد ساعت حدودا نه من تا اون موقعه یه درداری خفیف پریودی داشتم اما همون یک سانت بودم دکتر آمد بهم آمپول فشار زدن کم کم دردارم شدید شد خانوادم چون از شب رفته بودم تو زایشگاه در زایشگاه رو ول نمیکردن از طرفی خیلی نگران بودن منم تا ساعت ۱۲ ظهر دیگ تحمل دردام رو نداشتم و بلند بلند داد میزدم اما بلند میشدم ورزش میکردم راه میرفتم اینقدر دردام شدید شد که تحملش سخت بود بهم یه آمپولی زدن که دیگ من تو حال خودم نبودم و لرز شدید گرفته بودم تا ساعت ۷ شب درد کشیدم اما به زور ۲ سانت شده بودم
خانوادم هی میومدن دکترا رو تحدید میکردن که سزاریننش کنین اگر بلایی سرش آمد اینجا رو رو سرتون خراب میکنیم و ........
بقیش پارت دو میزارم
مامان سلینا ♥️ مامان سلینا ♥️ ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی🥺😍
من ساعت ۳ شب دردام شروع شدخیلی شدید بود ولی طوری هم نبود که خابم ببره
دیگه تا ساعت ۶ صبح خابم نبرد هی مینشستم هی دراز می‌کشیدم😢بالاخره ۶ خابم برد تا ۷
ساعت ۷ از خواب پریدم با درد زیر دل و کمر درد شدید
خلاصه همسرم هی بیدار می‌شد می‌گفت بریم بیمارستان من می‌گفتم نه زوده دوباره میخابید😂 بعدش تا ساعت ۹ همش تو خونه راه رفتم تا جای که تونستم هم قر کمر رفتم یکی دو تا بشین پاشو رفتم ک درد شدیدی واژنم رو گرفت که بیخیال شدم😂 دیگه طاقتم تموم شد همسرمو بیدار کردم با گریه گفتم منو ببر بیمارستان بعد آماده شدیم به مامانم زنگ زدم گفتم من دارم میرم سمت بیمارستان توعم بیا مامانم بیچاره خیلی ترسیده بود🥺همش نگران زایمان من بود دیگه تا وقتی رفتیم ساعت ۱۰ شد اونجا هم ک رفتم دردام شدید بود اونا هم واسه ی معاینه خیلی معطل میکردن تا وقتی معاینه کردن ساعت ۱۱ شد گفتن دو سانتی😢گفتن برو خونه دوش بگیر راه برو دردات بیشتر شد بیا
منم دردام خیلی شدید بود 🥺🥺دیگه رفتیم خونه مامانم یه دوش گرفتم ی چیزی خوردم راه رفتم دردام خیلی شدید بود همش ب مامانم میگفتم بهم مسکن بده😭😭تا ساعت ۱ راه رفتم دوباره رفتیم بیمارستان گفتن ۴ سانتی برو بستری نمی‌کنیم
دیگه نرفتم
مامان علی مامان علی ۲ ماهگی
خانوما از زایمان طبیعی واسه شما بگم من از دوروز قبل از زایمانم دردام شروع شده بود درحالیکه دکترم میگفت تو حالا حالا موقع زایمانت نیست دردام مثل پریود بودن بود یعنی یکم درد میگرفت تا اینکه بعداز ۳ روز به ۵ دقیقه ۵ دقیقه یکبار درد میگرفت رفتم بیمارستان گفت ۱ سانت باز شدی و گفت باید بستری بشی منم به گفته ی کلاسهای زایمان طبیعی که میگفتن زود بستری نشین و تا درداتون تند نشده نمیخواد بستری بشین ساعت ۱۲ شب اومدم خونه و خوابیدم تو خواب یه لحظه درحد ۵ ثانیه یه دردشدید گرفتم و کیسه ابم پاره شد ساعت ۳ نصف شب بود سریع رفتم بیمارستان و سرم فشار بهم زدن خییلی درد کشیدم تا اینکه ۲ سانت شدم و از شدت درد میگفتم اپیدورال میخوام گفتن مال بالای ۴ سانت هستش اما داشتم قشنگ میمردم تا اینکه ۳ سانت شدم از بس حالم بد شد اومدن وصل کردم به من ۱۰ تا سرم فشار زدن و قشنگ مرگ را پیش چشمم دیدم و اخر باز نشدم همون ۳ سانت بودم درحالیکه قبلش دکترم میگفت تو لگنت عالیه واسه طبیعی ولی بیستر از ۳ سانت باز نشدم و تا فردای روز بعد ۱۲ ظهر درد میکشیدم اخرش رو خون افتادم و بردن منا برای سزارین