۲ پاسخ

اینارو ک خوندم از زایمان اول خودم یادم اومد چقدر گریه میکردمو التماس و دلم میخواست بمیرم فقط انقدر ک دردش شدید بود

الکی نیس میگن بهشت زیر پای مادرانه
مادر شدن سخته منم مث تو خیلی درد کشیدم اما اخرش بردنم سزارین

سوال های مرتبط

مامان نیلا 🍓🍬 مامان نیلا 🍓🍬 ۶ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۳
وقتی صدای گریه های دخترمو شنیدم اشکام بند نمیومد و فقط خداروشکر میکردم ، دکترم برای اینکه حالم بهتر بشه هی باهام حرف میزد و می‌گفت مرجان یه دختر قند و هلو تپل به دنیا آوردی 🥺
بعدش آوردنش گذاشتنش رو صورتم ، نگم از اون لحظه براتون
امیدوارم همه‌ی زنای دنیا تجربش کنن ، بهترین حس دنیا بود وقتی بعد ۹ ماه دیدمش 🥺😍
بعدش بردنش و من اصلا نفهمیدم که کی خوابم برد
فقط وقتی داشتن منو میبردن تو ریکاوری بیدار شدم
حدود دو ساعت تو ریکاوری بودم و تو اون تایم دخترمو حدود ۱۰ دقیقه آوردن رو‌سینم گذاشتن و تماس پوست به پوست دادن
باورم نمیشد زایمان کردم و این موجود نحیف بچه منه و تا چند ساعت پیش تو شکمم بوده🥺
بعد از گذشت تقریبا دو ساعت گفتن اگه بتونی پاهاتو تکون بدی میبریمت تو اتاقت ، باید تلاش کنی پاهاتو تکون بدی
منم سری بدنم کم کم از بین می‌رفت و دردام شروع میشد
دیگه رسید به جایی که واقعا خیلی دردام زیاد شده بود و همزمان با پمپ درد شیافم میگرفتم
من ساعت ۹ونیم صبح زایمان کردم و تا ۸ شب اجازه خوردن هیچی نداشتم
بعد از ساعت ۸ نسکافه و آب کمپوت گلابی و انجیر و چای و مایعات خوردم و بعدش سوند رو ازم خارج کردن و گفتن باید راه بری
ادامه پارت بعدی
مامان آیهان مامان آیهان ۴ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
سللم مامانا منم زایمان کردم ۳۷ هفته و ۲روز نوبت سونو داشتم بیمارستان رفتم سونو دادم دکتر گفت اب دور جنین زیاد شده الان باید زایمان کنی خلاصه بستری کردن کلی برنامه داشتم ارایشگاه لباس داده بودم بدوزن واسه خودمو همسرم همش بهم خورد هیچی نفهمیدم تا ریکاروی که اومدن بچه رو گذاشتن رو سینم نشونم دادن یه ساعت تماس پوستی برقرار کردن بهترین حس دنیا بود ولی از بس گیج و بیهوشی نمیشه لذت ببری چشمم بچه رو نمیدید اصلا فقط میگفتم مامان مامان تجربه دردناکش فشار دادن شکمم بود و دستشونو تو رحمم کردن به عالمه خون و لخته کشیدن بیرون دردناک بود ولی ۱۰ثانیه تموم میشد اصلا نگران نباشید واسم شیافت گذاشتن ومسکن تزریق کردن اصلا درد غیر قابل تحملی نداشت سزارین فقط بلندشدن و خوابیدن پروسه سختی بود بعدم اومدم داخل بخش تا هشت ساعت نباید تکون بخوری که داخل همون ۸ساعت اوج خونریزیته و بعدش کم میشه راحت میشی نی نی من الان ۱۰روزشه و من همه اینارو با جون و دل پذیرفتم که پسرمو پیشم داشته باشم ایشالله شماهاهم به سلامتی زایمان کنید و طعم این لذت قشنگو بچشید😍😍😍