من بودم ب هیچ وجه بچه رو دیگه پیششون نمیبردم علت هم میپرسیدن رک میگفتم
هیچ وقت مدیون دلت نباش
عزیز دلم غصه نخور مهم اینه که خودت میدونی اون نوازده هنوزه وخیلی چیزاش طبیعی و دست خودش نیست از یجای امن اومده یجای شلوغ و ناشناخته
نرو:عزیزم ،مجبور نیستی ک بری
بگو ممنون خونه راحت ترم،اجازه هم نده پدرشوهرت رو بچت عیب بزار بگو هر طوری هست من مادرشم هر شکلی باشه دوسش دارم
تنها راهش جواب دادن با احترامه من اینو کشیدم دوبار با احترام بهشون اجازه نده دخالت کنن
نبرش توم تبی بشن
آخ منم به خاطر همین حرفا الان 20 روزه نرفتم خونه مادرشوهرم..
الان خیلی هم راحتم
وای وای خدا لعنتشون کنه واقعا منم دارم میکشم ازشون
عزیزم ما دگ مامان شدیم اگر قبلا هم حرف میشنیدیمو از خودمون دفاع نمیکردیم دگ باید بشیم ی مامان قوی ک حامی بچه اش هست و تا زمانی ک بچه توان دفاع از خودشو نداره پشتش باشه. با احترام بگو پدر جان الان همه بچه عا زیر نظر پزشک اطفال مرتب چکاپ میشن، اگر خدای نکرده موردی بود پزشکش متوجه میشد. شکر خدا همه چیزش خوبه نگرانیتون بی مورده
ازخودت دفاع کن هرچی هم شد بزاربشه
عزیزم ب شوهرت بگو بهشون تذکربده، بعدشم حرفاشونو دایورت کن، اگ طاقت نمیاری یباربهشون بگو بچه من کلی ایراد داره نمیارمش دیگه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.