همش گذراست میگذره عزیزم
عزیزم آیین هم همینطور بود
حالا شما کمک داری من خودم بودم و خودم
حتی همسرمم بیشتر وقت ها نبود
بی خوابی پدرمو دراورده بود
کارای خونه هم بود
از طرف دیگع چون شاغل بودم تو خونه موندن داشت روانیم میکرد
صبح تا شب تو خونه بودم و هیییییچ کس رو نداشتم
گاهی بعد چند ساعت به خودم میومدم میدیدم حتی تلفنی هم با کسی حرف نزدم
ولی بهت این امید رو میدم که انشالله کولیکش خوب بشه تا حدود ۶_۷ماهگی خستگیت واقعا درمیاد
بچه ها تو این سن عااااالی میشن
خودشون بازی میکنن و تکون هم نمیتونن بخورن که نگران باشی بلایی سرشون میاد
بهترین روزای من و آیین از اول چهارماهگی تا پنج ماه و دو سه هفته ش بود
یعنی فوق العاده بود
آروم تو تشک بازیش برای خودش بازی میکرد
خوابش تنظیم شده بود و راحت میخوابید
شیر شبش رو خودش قطع کرد
مطمئن باش تموم میشه این روزا
میفهمم که چه حالی داری و چه قدر خسته ای
کاملا درکت میکنم
ولی خوب میشه،اینطوری نمیمونه
سلام عزیزم ازین حرفا زیاد میزنن بچه ها باهم فرق دارن بعدم دوماهگی خوب میشه نشد س ماهگی خوب میشع حتما مطمئن باش
نه عزیزم اونا منظورشون از نظر روانیه که بچه داری سخت میشه. واقعا کولیک شدید آدمو ناتوان میکنه. نترس. تا انتهای سه ماهگیش قشنگ خیلی بهتر میشه و کارت سبکتر میشه یکمی بعد از اون هم شکم درد میکشه ولی دیگه به اون صورت فشار روت بالا نیست
واقعا اینایی که بچهشون کولیک شدید نداشته و چرت وپرت میگن خیلی رو اعصابن
من بهت قول میدم سر۶ماه که بگذره به طرز معجزه اسایی این گریه ها تموم میشن همین شرایط تورو داشتم
والا به منم قبل بارداری میگفتن وای حیلی بارداری سخته و دیدم اونجوری هم ناجور نبود
دوباره میگفتن وای امان از شب بیداری و سختی های نوزادی
دیدم به اون سختی که میگفتن نبود ... سختی داشت ولی در حد توانم بود
دکباره میگن نه حالا راه بیوفته سخت تر میشه و فلان
به نظر من چرت میگن با این تجربه ای که تا اینجا داشتم
دل دردش تا ۴ ماه و ۱۰ روز و نهایت ۶ ماهگی هست
ولی اکثرا تا ۴ ماهگی
خوابش هم کم کم برای شب ها بهتر میشه و کمتر نیاز به پا شدن داری
دل درد بچه که خوب بشه و خوابش هم درست بشه زحمتش نصف میشه
از طرفی ازش با خنده و اداهاش انرژی میگیری و حس بهتری برای وقت گذروندن باهش داری
نگران نباش. این همه آدم تونستن ما هم میتونیم
به حرف بقیه و حرف های ناامید کننده شون گوش نکن
بعدم کولیک رفته رفته بهتر میشه نهایتش تا سه ماهگی و بعدش ایشالا بهتر میشه
نبابا کی گفته بعدش بنظرمن که مامان سه تابچم بهتر چراچون بازی کردن وخندش شروع میشه خوابش بهتر میشه وکمکی شروع میکنی براش وبرای کولیکش اگه میتونی هرروز شکمشو ماساژبده واقعا جواب میده من امروز ساعت ۳ ماساژدادم باورکن تاهمین الان فقط براشیربلندشده
اصلا هم اینطور نیس سخت تر نمیشه هر مرحله کنار سختی که داره لذت فراوونم داره انقد شیرین و دلبر میشه که با یه خنده اش تمام خستگیت رفع میشه به منم از اول بارداری میگفتن روزای خوبته حالا کجاشو دیدی متنفرم از این جمله و از این آدمایی که فقط بلدن حس ناکافی بودن و ناامیدی بدن
برای کولیک پسرم دکتر بهش قطره کولیک ایز داده هر 6 ساعت 10 قطره و اینکه اگه بچه شیر خودتو میخوره خیلی باید رعایت کنی و هر غذایی رو نخوری
منم خیلی پیش اومده خسته بشم و افسرده
ولی باید ادامه داد عزیزم
عزیزم دختر منم از روز ۱۱ شروع شد گریه و جیغ های وحشتناک
روز به روز بیشتر شدو الان که ۲ ماه و نیمشه
حالا به این نتیجه رسیدم که شاید رفلاکس داره
آخه کولیک شبه
ولی دختر من شب و روز بی قراره
از طرفیم چند روزه هم میخوابونمش یهو میپره از خواب و صورتش و خیلی میخارونه و وقت آروغ زدن بی قراره
عزیزم ب حرف بقیه و انرژی منفیا که بهت میدن محل نذار طبیعیه که ادم بعد این همه سختی کم بیاره ولی در آخر تو ی مامانی تو میتونی از پس همه چی برمیای دورشو از افراد سمی ک این حرفارو ب خوردت میدن
عزیزم پسر منم کولیک و هم رفلاکس شدید داشت شب اول ک از بیمارستان مرخص شدیم تا صبح فقط جیغ کشید اما الان ک نزدیک 2 ماهش شده روز ب روز بهتر شده خداروشکر بنظرم هرچی بچه بزرگ تر بشه بهتر میشه دل درداشون کم تر میشه و اینکه ب مرور زمان قلقش دستت میاد و برات همه چیز راحت تر میشه. نوزادی سخت ترین مرحله از بچه داریه هرچی بزرگتر بشن مطمعن باش ک راحت تر میشه
عزیزم🥺پناه بر همین شبهای عزیز
نذر کن
انشالله که خوب شه🙏🖤
عزیزم من یه دختر ۳ساله دارم دوقلو باردار شدم هر کی دید گف واااای بیچاره شدی نمیتونی نگهداری اما امیدمو از دست ندادم گفتم خدا بزرگه خدا کمکم میکنه چون کاملا دست تنهام و هیچ کمکی ندارم
کل بارداریم اونطوری گذشت
بعد بدنیا اومدن هم از اون بدتراشو گفتن گفتم نه بازم خدا کمک میکنه و بچه هام آروم میشن خوب میشن
کولیکشون شروع شد هنوزم ادامه داره اما صدمو میزارم
منم خسته میشم کم میارم
اما زود به خودم میام که این روزا میگذره دلم برا همین روزا تنگ میشه
الان دختر بزرگم ۳سالشه خودش لباس و کفشاشو میپوشه نمیزاره من بپوشونم اما دلم میخواد بپوشونم براش
این روزا هم میگذره و بعد یه مدت دلت میخواد که ای کاش بازم نوزاد بود میتونستی تو بغلت نگهش داری …..
امیدت خدا باشه و از خودش کمک بخوا
باور کن سخت نیس خودمون راحت بگیریم راحته سخت بگیریم سخته …..
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.