سلام دوستان عزیز،
از مادرهایی که بچه ۲ ساله دارن سوال داشتم. چند وقت هست دخترم ظهر که میخوابه با گریه بیدار میشه و انگار کابوس دیده باشه وحشتناک گریه میکنه و غیر قابل کنترل میشه. امروز دیگه منم گریه ام گرفته بود از بس نمیتونستم کنترلش کنم. قبلش هم هیچ اتفاقی نیافتاده بود و همه چیز آروم بود. مدتی پیش هم چندبار شد ولی نه به این شدت. و خواب ظهرش هم بهم ریخته. یه روز ۵ بعدازظهر به زور میخوابونمش یه روز ساعت ۱:۳۰ خوابش میبره. اصلا اینجوری نبود. روتین خوبی داشت😔😔😔نمیفهمم چرا اینجوری شده

سلام عزیزم پسر منم گاهی پیش میاد اینجوری میشه خواب بد میبینن مخصوصا خواب ظهر ولی شبا بیدار نمیشه تاصبح میخوابه

قبل خواب گوشی یا تلویزیون نگاه می کنه ؟

شابد میترسه. از چیزی دعا بگیر براش من برا خودم گرفتم الحمدلله خوب شدم

شاید دندون داره
پسرمنم دقیقا همین حالتوداره کلافه شدم

ممنون از پاسخ هاتون دوستان. دخترم هنوز واضح حرف نمیزنه که بخواد بگه خواب بد دیده یا چیز دیگه‌ای بوده. ولی منم احساس میکنم به غیر از اینکه از دو سالگی کابوس دیدن هاتون شروع میشه کارتن زیاد نگاه کردن هم شاید تاثیر بذاره. لارا فقط با کارتن غذا میخوره و گاهی اگه بیرون نبرمش و بازی نکنه توی خونه مجبورم کارتن بذارم. مرسی از اطلاعاتی که دادید. خوشحال شدم که تنها نیستم در این راه💜

یک تخم مرغ سرش بشکن شایدچشم شده یایک کاردزیربالشتش بزار

برعکس پسر من شبا با جیغ های وحشتناک بیدارمیشه

شاید کسی یا چیزی اذیتش کرده می‌ترسه براش قرآن بزار بالا سرش یه چاقو بی‌خطر هم زیر بالشتش

منم پسرم چند وقت پیش اینجوری بود اما ازون جا که خواب ظهر نداره شبا اینجوری میکرد
اما دلیلش رو بعدا فهمیدم که دندون بود
البته که شبا موقع خوابشون اگه ۴ قل و ایت الکرسی بخونین و تو اتاقش قرآن بذارین از هر شری در امانه

تازه داره با مفهوم ترس اشنا میشه ممکنه دندون هم باشه. منم دخترم این شکلیه.یه وقتایی میترسه بعد بغلش میکنم کلمه کلمه میگه برام میفهمم خواب دیده

پسرمنم نزدیک یه ماه هرشب همینجوریه ،بیدارمیشه جیغ میزنه گریه میکنه صدباراسممو صدامیزنه احساس میکنم ازچیزی می‌ترسه، امشب خونه مامانم هستم همین بیست دقیقه پیش بیدارشد تانیم ساعت داشت گریه میکرد مامانم براش نبات داغ درست کرد ولی باز گریه میکرد ازپسرم سوال میکردم تورواذیت میکنن میگفت آره، گفتم دعوات کردن میگفت اره ،گفتم مامانی پیشت نبود گفتش نه ،نازش کردم گفتم پیشتم میکشمشون نمی‌ذارم کسی اذیتت کنه تا کم کم آروم شدوخوابید بابا ومامانم میگن بروبراش کتاب بازکن ،یه دعا براش بگیر ،خودم نمیدونم چیکارکنم

نمیدونم اینی که میگم چقد ازنظرعلمی صحت داره اماپسره منم چون اینطوری شد احساس میکنم بچه ها به سن دوسالگی که میرسن بامفهوم ترس آشنا میشن همین دلیل باعث میشه اینجوری میشن پسرمنم به محض اینکه دوسالش شد شبا باجیغ ازخواب پامیشد همش میگفت میترسم هنوزم یه چیزی میشه میگه میترسم قبلا اصلا ازچیزی نمیترسید یه چندروز تحمل کن اگه دیدی بهتر نشد پیگیر شو باز

تازگی از شیر گرفتیش؟