چهل هفته بودم دیگه داشت دیر میشد دکترم گفت برو بیمارستان آمپول فشار بهت بزنن که زایمان کنی، تا آرنج دست کردن توم🥲کیسه آبمو پاره کردن🥲چهار یا پنج ساعت درد کشیدم🥲 ضربان قلب بچه اوفت کرد و اورژانسی سزارین شدم🤧
بافاصله درد هر پنج ثانیه رفتم رو تخت اتاق عمل می خواستن آمپول بی حسی به کمرم بزنن انقدر درد داشتم نمی تونستم مثل آدم بشینم رو تخت زنا که حریفم نشدن دکتر بیهوشی که مرد بود چنان داد زد سرم که تکون بخوری نخات رفته😁
ولی اون لحضه بیحسی زد اون همه درد رفت خیلی خوب بود بعد که بچه رو دراوردن صدای گریه شو شنیدم تازه یادم افتاد اومدم بچه به دنیا بیاورم😅
وقتی برای اولین بار دیدمش زیبا ترین موجود جهان بود🥹
ان شاءالله زاییدم میام تعریف میکنم😁😅
من ۴۰هقته پر،شد کیسه آب پاره شد ساعت ۱۱شب جمعه بود خونه مامانم بودم از عصرش یکم درد داشتم ب وسی نگفتم همسرم سرکار بود ساعت ۱۲ بستری شد و ۲م:۴۵ پسرم بدنیا اومد زایمانم خیلی خوب بود فقط بخیه ها اذیت کردن تا ی هفته الان پسر قشنگم دوسالشه و عاشقشم و نی نی دوممتو راهه دوماه دیگ بدنیا میاد انشالله....انشالله زایمانم سر اونم خوب باشه
من طبیعی بودم لحظه ای ک دنیا اومد بهشت بود یه شادیی بهت تزریق میشه ک هیچ وقت هیچ جا دیگ تجربش نکردی یه انرژی. خیلی خوب و زیاد نمیدونم حالا ناشی از اینه ک تونستی از پس زایمان بر بیای یا به خاطر دیدن بچس یا هر دو به هر حال حال خیلی خوبی بود .
چه حال هوایی داره
شکمت پاره میکنن درد میکشی
فقط او لحظه ش قشنگه ک بچه سالم صحیح بغل میکنی
تجربه ندارم فعلا تصوراتم گفتم🤣🤣
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.