۹ پاسخ

فقط بروفن نده بهش اصلا
اگر تب داشت استامینوفن بده و مایعات زیاد

سلام مامان علیسان
چی شد؟
پسرتون خوبه؟
بردین دکتر؟؟
من میترسم... نصف شب یهو پسرم با تب و لرز شدید بیدار شد من بروفن دادم🥺🥺

جای گزش حشره چطوریه؟؟ عادی هست یا بزرگه؟؟

حتما متخصص عفونی یا متخصص کودکان ببر سریع

سریع ببر دکتر

حتما دکتر ببر

یعنی شیراز هم اومده 🥲🥲😢😫نمیزارن یه نفس راحت بکشیم هرروز یه بامبول اگه خدایی نکرده نیشش زده باشه بین ۳ روز تا ۱۵ روز علائمش نشون میده تب اسهال استفراغ بدن درد حتما دکتر ببر آزمایش میگیرن ک معلوم بشه نیش زده یا نه

عزیزم اگه میتونی ببرش دکتر

عزیزم مراقب باش ببرش دکتر
جلوپنجره درچیزیناتوربزن بزارنیاد

حالت سفید مشکی خط دار بود مدلشم زدیم نت کپ همون بود 😭

سوال های مرتبط

مامان علی کوچولو مامان علی کوچولو ۲ سالگی
سلام دوستای مهربونم ممنونم از همتون که دیشب واسه سلامتی پسرم دعا کردید،وقت نشد بگم بچم چی شده بود حالش بد شد پرسیدید الان میگم
راستش دیشب ساعت دو متوجه شدم بچم بدنش خارش شدید گرفته مخصوصا کشاله ران و خیلی ناله می‌کنه فکر کردم حشره نیش زده یا تشنشه بهش آب دادم متوجه شدم نمیتونه آب بخوره لامپ روشن کردم ببینم بدنش چجوریه با صحنه وحشتناکی مواجه شدم بچم کل بدنش دونه های تاول مانند زده بود و به شدت خارش داشت،لب هاشو به حدی ورم کرده بود که بسته نمیشد دهانش باااز بود و باد کرده بود اومده بود جلو و لباش کبود بودن،دست و پاهایش ورم کرده بودن و بزرگ شده بودن گوش و بدنش کامل قرمز بود ،خدا می‌دونه چقدر دیشب وحشت کردم و گریه کردم بچمو بردم حموم آب زدم بدنش و فوری خشک کردم پماد تریامیسینولون ان ان زدم خارشش ازبین رفت،سه سیسی شربت سیتریزین دادم برای اینکه حدس میزدم حساسیت باشه و از التهابش کم بشه و فوری لباس گشاد و خنک تنش کردم و فوری با باباش سوار شدیم سمت بیمارستان،خیلی گریه کردم همراه بچم چون اون همش گریه میکرد و بی قرار بود
بچم پنج دقیقه ای التهابش کم شد و آروم شد بخاطر کارایی که کردم و رسیدیم بیمارستان دکتر گفت حساسیته ،من فکر میکردم نیش حشره باشه که نبود خدارو شکر
یه آمپول دگزا زدن از اجبار چون راهی نبود و همون تاثیر خوبی داشت و یه شربت هم بهش دادن گفتن تا صبح باید بمونه بیمارستان،وقتی واسه دکتر تعریف کردم که چه اقداماتی انجام دادم از تعویض لباس و شستن بدن و پماد زدن و شربت سیتریزین که دادم دکتر فقط بهم میگفتی آفرین آفرین بهترین کارو کردی وگرنه بچت خفه میشد بر اثر التهاب، برگشتیم خونه بچم خوابید و کم کم خوب شد تا الان ورم لب هایش خیلی خیلی خوب شده و حالش خوبه الان
مامان گل بهاری مامان گل بهاری ۲ سالگی
چند روز پیش یکی از اقوام نزدیک که جوان هم بود فوت کرد دخترم رو خواهرشوهرم نگه می‌داشت من از صبح تا غروب گرفتار بودم به خاطر کم خوابی و گریه این چند روز سر دردهای میگرنی ام عود کرده هیچ جوره با هیچ مسکنی خوب نمیشه
صبح هم ساعت 5 دخترم بیدار شد آب خواست دست زدم دیدم تب داره 38 ونیم بود بهش استا دادم ولی دیگه نخوابید تا ساعت 8 نیم وقتی دخترم خوابید خودم هم مسکن خوردم کنارش بیهوش شدم
هنوز نیم ساعت نبود چشمام گرم شده بود حس کردم آیفون مون زنگ میزنه هم زمان صدای پای راه رفتن هم شنیدم
تو عالم خواب گفتم حالا شوهرم در رو باز میکنه یهو یادم اومد شوهرم سر کار چنان از خواب پریدم از ترس چون بعد رفتن شوهرم هم در رو قفل کردم می دونستم جز خودم و دخترم کسی خونه نیست
رفتم سمت آیفون دیدم کسی زنگ نزده چون آیفون مون هم زمان با زنگ زدن عکس میگیره آخرین عکس برای صبح ساعت 7 بود که سرویس دختر بزرگم اومده بود
برگشتم دوباره تو اتاق خواب دست زدم دیدم تب دخترم باز رفته بالا
یعنی این اتفاقا باعث شد بیدار بشم وگرنه از شدت خستگی و بی‌خوابی اثر مسکن اصلا بیدار نمیشدم
خیلی خدا رحم کرد، نمیدونم این اتفاق توسط خدا یا نیروهای ماورا طبیعی یا به خاطر شرایط روحی سختی که ابن روزا گذروندم و اعصابم ضعیف شده هرچی علتش بود باعث شد بیدار شم وگرنه با اون تب بالا ممکن بود دخترم تشنج کنه تو خواب