۱۵ پاسخ

همين كه داري اينا رو ميگي كلي از بقيه جلوتري
ماها همه كلي اخلاقاي دوست نداشتني داريم كه خودمونم قبولش نداريم
بهترررررين كاري كه ميتوني واسه خودت شروع كني
شركت تو دوره هاي كتاب خواني هست
و تراپي براي ترس و اضطرابت
دوره هاي كتابخواني اغلشون انلاين هست

توام مثل بقیه ادما خوبیای منحصر به خودتو داری
بخاطر ضعف ها خودتو سرزنش نکن یا اگرم میکنی تلاش کن برای بهتر شدن
همه آدما خوبی و بدی دارن
یسری چیزا دست خود آدم نیست بنظرم
اینکه استرسی هستی یا اینکه ترس داری
یا اعتماد بنفس پایین
همش برمیگرده به اطرافیان که چجوری با آدم برخورد میکنن تو چه محیطی بودی
اونا چطوری برخورد کردن که شما استرسی شدی هم خیلی تاثیر داره
یه نفر میگفت از هرچیزی می‌ترسی خودتو بنداز توش
اگه فکر میکنی حرف بلد نیستی یا استرس می‌گیری وقت حرف زدن تمرین کن جلوی آینه با صدای رسا
یا خودتو تو موقعیتش قرار بده بهتر میشی حتما 🥰

الان هر کسی نیاز به آموزش داره
کلی دوره های رایگان عزت نفس و عشق ورزیدن به خود در ایتا هست حتما استفاده کن
دست روی دست نزار
پاشو یه قدمی برای خودت بردار عزیزم
بعد از مدت کمی میبینی چقدر قوی شدی چه مادر خوب و خوشحالی هستی برای دخترت 🌱

عزیزم دکتر برو مشاور برو خیلی خوب میشی .علتو پیداکن و حلش کن کاری نداره .میرسه روزی که از خودت راضیه راضی بشی 😘

منم از حیوونا میترسم حتی جوجه زردا😒این باعث شده کم کم پسرمم بترسه ازشون

خب بصورت هفتگی یا ماهانه روی نقطه ضعفات کار کن یعنی چی خنگی حرف زدن بلد نیستی
مثلا اول روی استرست یا ترست کار کن سعی کن با چیزای که میترسی مواجهه بشی تا برات عادی بشه همه بار اول میترسن
من قبلا موقع حرف زدن اینقد استرس میگرفتم که سردرد شدم دیدم راهش نیست سعی کردم با ادمای زیادی ارتباط بگیرم الان اقد حرف میزنم که بهم میگن پرحرف
یا اینکه با کسی درمورد چیزی ناراحت کننده صحبت میکردم گریه ام میگرفتم الان دلمم بخاد گریه نمیکنم

عزیزم گاهی اوقات از کمبود ویتامین هم هست ..مکمل بگیر بخور ..
لباسای رنگ شاد تو خونه بپوش ..
برا خودت ارزش قائل باش ..
لباس بخر ..
روحیت عوض میشه

برو مشاوره افسردگی داری

تراپی وایه همینه

بنظرم تحت تاثیر ی اتفاق امروز اینقد بهم ریختی و داری اینارو میگی سعی کن آروم باشی برای همه مون پیش اومده درباره ی موضوع بی فکر عمل کنیم
تو صحبتامون تپوق بزنیم
تو ی جمع اعتماد به نفس نداشته باشیم

گهواره تنها جایه که میتونی مشکلتو بگی یه سری آدمهای خوب هستن کمکت می‌کنن وبهت انگیزه میدن ممنونم از همتون امیدوارم تا این ماه عزیز هر حاجتی دارین بر آورده بشه سپاس🙏🙏

پیشنهاد میکنم کتاب بخونی اولین کتابی هن که میخونه این باشه (تفکر بهتر زندگی بهتر) از جوئل اوستین

ببین بیا یه واقعیتی رو بهت بگم من سال ها اینجوری یودم مثل تو دیگه از خودم بدم میومد انقدر نقاب قوی بودن زدم ادعا کردم که قوی ام همه حتی خودم باورم شد الان شدم انگیزه و الگوی خیلیا
بخای میتونی عوض شی ولی اسیب هم میبینی من خیلی وقتا خسته میشم تنها جایی که اون نقاب رو برمیدارم همین گهوارس قوی بودن خوبه خیلی هم خوبه ولی همونقدر هم توقع ها ازت بالا میره

چرا این همه حس منفی به خودت داری عزیزم اول از همه خودت رو دوست داشته باش به احساست احترام بزار خودت رو درک‌کن ترس چیز عجیبی نیست من هم از همه چی میترسیدم به مرور رو‌خودم‌کار کردم و این طبیعیه همه بچه ها حیوانات رو دوست دارن

عقل و شعورم اندازه بچه سه ساله 😑

سوال های مرتبط

مامان آراز مامان آراز ۴ سالگی
سلام و وقت به خیر
پسرم ۴ساد و ۵ماه دارد خیلی به من اویزون علارغم اینکه بارها توضیح دادم تو نباید به بدن مامان یا کسی دست بزنیولی باز هم بازو یا پای کسیمیبینه که لخت بهس آویزون میشه مخصوصا من خمیشه دستش تو بازو و گردن من یا بخش سینه هام‌یهو فشار میده بی دلیل بهش میگم‌پسرم‌اگه بغلومحبت نیازداری به مامان بگو بیا بغلماین ر۴تارهاتدیگران اذیت میکنه ولی باز تکرار میکنه خیلی توضیح دادم بهش ولی دیگه کلافهمیکنه و تکزار مجب ر به دعوا و داد من کرد ولی باز وقتی خیلی خوشحال یا هیجان داره یا حتی وقتهایعادی این کارو میکنه ،من باهاشصحبت میکنم به ارومز ولی کلافه ام کرد ،اندام شخصی توضیح دادم اینکه آدم ها بدشون میاد ممکن دوست نداشته باشن کارت درست نیست و غیره ولی کار ساز نیست کلافه ام کرد ... اگه در خانهیه چدت کوچیک بزنم برای بیدار کردن من روی من میپره یا اگه همینجوری کسی دراز کشید باشه میپره روش شکمشتوصیح دادم عواقبکارش با آرومی ولی توجه نداره تکرار میکنه تا حتما دعوا کنی و داد بزنیتا چند دقیقه انجام نمیده مجدد تکرار مزکنه همه جابا من حتی من حمام میرم با لباس زیر میرم و میشورمش یا اکثرا با لباس ولی اونجدگا هم نمیخواد زودتر از من از حمام در بیا دستسویی میرم پشت در مهد بود دوری من تجربه کرد حتی۲ روزی امتحانی تنها پیش مادرم رفت شمال یدون من بهانه داشت نه خیلی شدید بدون من جاهایی میره یا تنها میمونه اضطراب نیست فقط خیلی آویزونم تنها بازی نمیکنه حتما من باید بشینم‌کنارش تا با اسباربازی بازی کنه من برای پختن یه غذا حتموباید تبلت یا تلویزیون بزارم که فرصت این کار شخصی بهم بده کلافه ام راهکاری دارید ؟