۸ پاسخ

بعضی خانواده ها ذوق میکنن بچشون حرف زور بگه بعد چند سال متوجه رفتارشون میشن

بچه تو این سن چه میفهمه لاتی چیه خواهر

محمد رضای منم لاتیه کاراش خیلی چه راه رفتنش چه حرف زدنش

چه ربطی ب لاتی داره😂بچه تو سن 2سالگی ب بعدشروع خودمحوری و منیتشه، احساس مالکیت شدید داره، دختر من انقد احساس مالکیتش زیاد بود ک ی روزایی نمیذاشت بقیه از سرسره استفاده کنن و ما مجبور میشدیم زودتر از موعد بیاریمش خونه... این رفتارا توی بچه ها طبیعیه، مدل ابرازش با توجه به رفتار اطرافیان متفاوت میشه ک خب اونم طبیعیه ک هرکسی یه جور خاص رفتار کنه، لطفا به بچه ها برچسب نزنیم🩷

اینو حتما حتما بخون دخترتو ببر بستزی کنن خطر ناکه

تصویر

دخترت حالش چطوره

تو این سن بچه لات نمیدونه چیه نوع رفتارش همینه. هر بچه ای ی جوریه اونم داشت از توپش دفاع میکرد. شما کلا اجازه ندید با بچه ای ک نمی‌شناسید بازی کنه

😂😂😂😂وااای

سوال های مرتبط

مامان وانیا جون مامان وانیا جون ۲ سالگی
یک سوال به نظرتون بچه ها توی پارک چون فضای بازی خودشونه هر کاری دلشون بخواد میتونن انجام بدن؟ 🙄🙄🙄بزرگ تر ها حق دخالت ندارن؟! 🤯دیشب آخر شب دخترمو بردیم پارک یک عده بچه بی ادب داشتن بازی میکردن یکیشون که دختر بود و هیکل بزرگی داشت ماسک جیغ زده بود و‌ دنبال دوستاش میکرد!!! اونم جای تاب و سرسره ها!!! منم بهش گفتم ماسکتو در بیار این چه کاریه اینجا بچه کوچیک هست میترسه … بعد همسرم گفت فضای بازی بچه هاست ما نباید دخالت کنیم ! گفتم فضای عمومیه خونشون که نیست یا یک جای اختصاصی برای این بازی ها!!! تا حدودی قانع شد …. تازه اون بچه انقدر بی ادب بود که گفت شما بچتون رو ببرین پارک دیگه و انگار پارک رو خریده بود که به ما دستور میداد کجا بریم کجا نریم !!!! خدایی چقدر بچه هاشون رو بی ادب بار میارن تازه به پدر و مادرشم گفت اونا هم تایید کردن کاراشو و به بازیشون ادامه دادن با همون وضع 😑😑😑😑😑😑😑😑😑 پارک های دیگه شلوغ بودن واسه همین رفتیم اون پارک
مامان نبات🦢💫 مامان نبات🦢💫 ۲ سالگی
خانوما لطفا تاپیکمو بخونید.دیروز متوجه یه اتفاقاتی شدم که مغزم هنگ کرده.از دیشب چشم روهم نذاشتم

دختر جاریم ۱۱سالشه.بادخترم خیلی بازی میکنن.ازروبرو انقدر قربون صدقش میره ودوستش داره میگفتم خب خداروشکر باهم خوبن.ولی بعضی مواقع هم میدیم الکی جیغ دخترمو یا لجشو درمیاورد.همش به دخترم حرف میزدم که عع ساکت باش بازی کن.
دیروز عصر دخترعموش اومد خونمون بازی کنن.من رفتم داخل اتاق که لباسایی که شسته شده بود تاکنم بزارم سرجاشون.دراتاق باز بود.روبرو هم اجاق گازم هست که شیشه ایه.پذیرایی مشخص بود.یه لحظه دیدم پای دخترمو کشید افتاد.داشتم پامشیدم برم نمیدونم چیشد گفتم بزار ببینم چیکار میکنه.دوسه بار تکرار کرد.بعد گفت عع پتو نمیذاره تو بدویی بزار جمعش کنم😐.هی انگولکش میکرد دخترم جیغ بزنه.چون دید من نیستم اینکارارو داشت میکرد ازچشم من دورباشه.چوب شور میخورد.جویید درآورد گذاشت دهن دخترم.میزد تو سرش.بعد دخترم پاشد داشت میرفت بلند شد با پاش زد پشت دخترم افتاد.بعدخودم سریع دخترمو صدا میزدم تا یکم به خودش بیاد.آشغال خوراکیو رو سر دخترم خالی کرد😳😳😳.بهش یاد میداد میگفت بزن تو سرت .من تمام این مدت از داخل اجاق گاز داشتم ازش فیلم میگرفتم که به شوهرم نشون بدم بهش ثابت کنم این بچه درست نیست.انگار که یه شیطان کنار دختر من نشسته بود.بعدش دیدم نه نمیشه بلند شدم رفتم گفتم برو میخوام بچه رو بخوابم.به شوهرمم نشون دادم فیلمارو مونده بود از کار برادرزادش.گفتم دیگه نمیذارم باهاش بازی کنه یا بچمو خراب میکنه یا یه بلایی سرش میاره.میخوام جلوی خودشم بگم که دیگه با دخترم بازی نکن.به مادرشوهرمم میخواستم بگم شوهرم گفت تو خودتو خراب نکن من بهش میگم
مامان جوجه طلایی🐥 مامان جوجه طلایی🐥 ۲ سالگی
سلام خانما
من نمیدونم خیلی حساس شدم یا واقعا باید حساس بشم😡😡🌹
من با دختر جاریم مشکل دارم ۸ سالشه ولی کلا مثل بزرگا حذف میزنه
بعضی وقتا خیلی خوبه ها دخترمو دوست داره بغل میکنه باهاش بازی میکنه قربون صدقش میره ولی بعضی وقتا انگاری دشمنشه با اخم نگاش میکنه باهاش لج میکنه دوست داره تو جمع همش بگه آوین بی ادبه یا الکی میزنه
شوهرم که میگه تو چرا اخه حرفای یه بچه برات مهمه ولی واقعا اذیت میشم
میاد به من طرز تربیت کردن و میخواد یاد بده میگه زن عمو آوین وقتی یه بچه ای تو پارک داره اذیتش میکنه تو چیکار میکنی گفتم اگر بزرگتر ازش باشه باهاش برخورد میکنم اگر همسن خود آوین باشه یه جوری حواسشو پرت میکنم که آوین و اذیت نکنه میگه خب داری اشتباه میکنی نباید دخالت کنی و خودت و قاطی کنی 😑😐
یا میگه کار اشتباه میکنه باهاش جدی رفتار کن
خود جاریم همش جلوی بچه میگه من باد بچگیای یلدا میوفتم گریم میگیره خیلی دعواش میکردم غذا نمیخورد میزدمش نمیخوابید نیشگونش میگرفتم و این چیزا
الانم احساس میکنم دخترش میبینه من با آوین دعوا نمیکنم و مهربون رفتار میکنم اینجوری میکنه
مثلا امشب دخترم داشت با عموش بازی میکرد بدو بدو میومد میپرسیدم بغل عموش یهو دختر جاریم اومد جلوی باباش دستاشو باز کرد بلند با اخم به دخترم گفت نکن شکم بابام حساسه دردش میگیره دخترمم اولش چیزی نگفت نگاش کرد بعد زد تو سرش البته آروم بعد من برای اینکه ناراحت نشه گفتم عزیزم تو اونجوری با اخم بهش گفتی ناراحت شد اینجوری کرد یهو تو جمع بلند تو صورتم میگه اینم جدیده که فلانی اخم کرد آوین زده؟؟؟ جالبه
نمیدونم چجوری باید باهاش رفتار کنم