۱۲ پاسخ

وای عالی بود🤣یعنی هلاک این حجم از ریلکسی مردام😑

من میرمم بخوابم از صدای بچه و فکر و استرس خواب با آرامش ندارم

آره نمیدونم چجوری خوابشون میبره😆

وای بامزه ترین تاپیک عمرمو خوندم 🤣🤣🤣🤣🤣

شوهر من نه تنها بلد نیست بچه بخوابونه بلکه توی بیداری هم بلد نیست بچه رو دو دقیقه سرگرم کنه

من که پریودم حال ندارم دیروز ظهر ک باباش خوابوند درد داشتم..غروبم دادم بردش بیرون باخودش نیم ساعت خوابیدم دردم اروم شد..الان منتظرم افتاب بره بگم ببره دور بزنه

شوهر منم میخوابونه باز

خخخخخخخخخ خیلی خندیدم

شوهر منم خودش میخابه بچه رو گارد گوشی میده بازی کنه😂😂

شوهرمنم هروقت بچه رو میدم دستش خوابش میبره تنها نیستی😂😂

🤣🤣🤣🤣

دقیقا من لالایی برا بچم میزارم شوهرم میخابه بچم همش بیدااار🥱

سوال های مرتبط

مامان درسا مامان درسا ۹ ماهگی
چرا این مردها انقدر ریسک پذیرن بی احتیاطن
شوهرم همیشه با کریر بچه رو بلند میکنه تاب میده باهاش بازی میکنه
هزار بار بهش گفته بودم بچه بزرگ شده خودش رو از توش پرت یکنه.
میگفت من حواسم هست گوش نمیداد.
دیشب تو یه لحظه بچه از توش سر خورد
صحنه ای که من دیدم کریر بالای کمر شوهرم بود. بچه بدجور خورد زمین
خودش میگه نه بلند نبوده تا رو زانو بوده
نمیدانم چرا انکار میکنه قبول نمیکنه
جالب میدانید چیه توی بهداشت بچه از من حساستره هی ایراد میگیره
مثلا بچه رو فلانجا نبر سرما میخوره . نزار فلانی ببوسش یا بغلش کنه مریض میشه.
چرا دستمال بچه رو اونجا گذاشتی چرا لباس بچه رو اونجا گذاستی. خانه کسی میریم بچه رو از بغلت زمین نزهپار میگه لباس بچه رو فرششان نزار کثیفه بچه رو فلانجا نکن کثبفه و هزارکار دیگه در حالیکه شوهرم اصلا وسواس نیست حتی تمیز هم نیست. کلی خرابکاری و کثیف کاری داره اما رو بچه یهدجور خاصی حساسه
فامیلامون میگن مامان بچه شوهرمه انقدر مراقبه.
اما توی این حرکات ژانگولری اصلا احتیاط نمیکنه یعنی خطر رو حس نمیکنه‌
تا دیشب که بچه افتاد . تازه بازم از بیمارستان برگشتین دوباره بچه رو گذاشت تو کریر بخوابونه.
خدایا چقدر خوش خیالن مردها من هزارجور فکر تو سرمه این ۴۸ ساعت بگذره بچه علائمی نشان نده. بعد به اینده فکر میکنم اگه حتی علائنی نباشه
بعد از اون ضربه تو رشدش تاثیر نزاره
ضربه تو هوشش تاثیر نزاره
ضربه تو راه رفتنش تاثیر نزاره و هزارتادفکر ناجور دیگه
ادنوقت اون همان لحظه کهدبچه از گریه داشت غش میکرددمیگفت چیزی نشده حالش خوبه دست و پاش رو تکان میده
نمیدانم واقعا واسه اروم کردن من و وجدان خودش میگفت یا واقعا خطر رو درک نکرده