۱۹ پاسخ

سلام عزیزم
من بارداری بدون درد سری داشتم کلا حالم خوب بود حالت تهوع نداشتم خسته و بی حال نبودم هر چقد هم دکتر میگفت برا دوقلویی اینقد فعالیت خطرناکه بازهم دست خودم نبود همش اینور اونور بودم مواظب بودم ولی نه اونجوری که دکتر میگفت
کل بارداری وضعیت بچهام عالی بود دکترم همش تعجب میکرد
میگفت فقط دعا میکنم بچها با این وضع سر موقع بدنیا بیان
همه کارامو خودم میکردم
در نهایت بچهام با وزن دو نیم کیلو ۳۶ هفته و‌۳ روز بدنیا اومدن
دستگاه نرفتن حالشون عالی بود آمپول ریه هم نزده بودم
تا الان هم خداروشکر عالی هستن وزن هر کدوم الان ۵ کیلو شده

منم همش استرس دارم میخونم اینارو

ببین یسری علایم.رو عادیه ک داشته باشی مثلا من خودم ویار شدید داشتم و درد زیر دل مث پریودی دارم ولی خب سرکلاژ و پساری نیستم قند و فشارم ندارم
در هر صورت بارداری یسری سختی هایی داره ولی خداروشکر تااینجا ک گذشته

عزیزم اینجا معمولا از مشکلاتشون میگن که اگر کسی تجربه ای داره بتونه کمک کنه
وگرنه بارداری بی درد سر کم نداریم،
انش
الله که شما از دسته بارداری های راحت باشید❤️

من داغون بودم.😥

سلام گلم
منم بارداری بی خطری داشتم ماشالله وزنم بالا رفته بود خسته بی حال نبودم از اول فعالیت داشتم و راه میرفتم ۳۷ هفته بدنیا اومدن با وزن ۳ کیلو وزنشون عالی بود همه تعجب کرده بودن دستگاهم نرفته بودن ۲ مرحله امپول ریه زدم

من راحت و بدون درد بودم

چون اینجا نمیان بگن حالکون خوبه که مشکلاتو میایم مطرح میکنیم که کمکی بگیریم ولی همه چی به بدن مادر وشرایط بچه ربط داره من خودم حالت تهوع شدید داشتم و درد رباط گرد که هنوز دارم

سلام عزیزم اره من خداروشکر هیچ مشکلی نداشتم

سلام عزیزم
من خداروشکر بارداریم خیلی خوب بود
فقط یه هفته حالت تهوع داشتم اونم فقط صبح که ناشتا بودم،صبحونه میخوردم خوب میشدم
بعدشم تنها مشکلم فقط گز گز دستام و ورم دست و پام بود
8ماه حداقل یه بار یا دوبار پله بالاپایین میکردم
بچهامم 38هفته و 1روز به دنیا اومدن با خودمم مرخص شدن
من خیلی دوست داشتم دوران بارداریمو عالی گذشت واقعا
فقط ماه اخر دیگه سنگین شده بودم نمیتونستم زیاد راه برم همین
خونمون طبقه 4بدون اسانسوره

منم خداروشکر بارداری نسبتا خوبی داشتم هیچ مشکلی نبود تو سونو آنتی یکم شک داشت دکترم که خداروشکر چیزی نبود همه رو هم سپرده بودم به خدا ،فقط من زود زایمان کردم بیرونم میرفتم کارهای خونه انجام می‌دادم طبقه ۴ پله رفت وآمد داشتم هر شب هم بیرون بودم ولی درکل سختی های خودشم داشت

من تا هفته ۳۳ کاملا عادی برام پیش میرفت فقط دخول نداشتم اونم چون شوهرم میترسید
البته سرکلاژم بودم اونم خودم از دکترم خواستم میخواستم خیالم راحت باشه دیابتم داشتم که اونم اذیتم نمیکرد کنترل شده بود
ولی هفته ۳۳یهو فشار بارداری گرفتم
از اونورم کرونا گرفتم هفته ۳۶ به خاطر فشار بالا سزارین اورژانسی شدم
چون خودم عفونت کرونا داشتم وارد تن بچه هامم شده بود ۱۰ روز بستری شدن و آنتی بیوتیک گرفتن

من همه کارام خودم میکردم حتی ویار داشتم کارا میکردم همه میگفتن خطر ناک بالا کابینت میرفتم تمیز میکردم هفته دو الا سه بار کل خونه تمیز میکردم بچه هام ۳۶هفته دنیا اومدن سالم

همه که مثل هم نیستند عزیزم نگران نباش

من بارداریم فقط ویار داشتم دگه بی درد سر بود فقط آخر ها ماه آخر ۸دکتر یکم استرس بهم داد همین

منم خداروشکر تا الان همچی خوب بوده امیدوارم یقیه اشم همینطورباشه

من بارداری راحت و زایمان راحت داشتم
شاید به خاطر این بود ک دوسال پسشش زایمان داشتم برا همین سر این دوقلوهام راحت تر بودم

من بارداری راحتی داشتم البته ویار و حالت تهوع که خیلی داشتم فقط دوهفته آخر خیلی درد پهلو داشتم که باید زایمان میکردم وقتش بود دیگه

سلام عزيزم شماها مشکلتون چیع؟

سوال های مرتبط