امشب خونه مامانم بودیم پسر خواهرم ۹ سالشه با پسرم دعوا داشتن سر اسباب بازیا یهو دیدم پسرم گریه میکنه رفتم دیدم دبه رو پرت کرده خورده به لب پسرم خون اومده چنان اعصابم خورد شد فقط بهش گفتم چرا اینکار و کردی و یکم چشام و گرد کردم الان از دست خودم ناراحتم که چرا بیشتر دعواش نکردم خواهرمم که از جاش تکون نخورد نه دعوایی نه هیچی فقط گفت الهی بگردم یعنی حرص خوردم ها الان فقط دارم خودم و ملامت میکنم که چرا بعدش حتی با خواهرم طبیعی برخورد کردم و صحبت کردم دلم برای پسرم کبابه تو این شرایط شما جای من بودین چیکار میکردین؟

عزیزم بچه اند کار خوبی کردی دخالت نکردی
اما دفعه بعد با مهربونی به پسر خواهرت بگو شما بزرگتری باید مثل داداش هواشو داشته باشی اگر برخورد بدی نشون بدی اون بچه رو با پسرت دشمن میکنی

ب نظرم کاردوتاتون درس بوده خوعهرت ک مقصرنیس خیلیم توکاربچه هادخالت کردن خوب نیس

اگه تو اون رو دعوا میکردی و با خواهرت گیس گیس کشون و ابرو ریزی اون بچه ها ده دقیقه دیگه یادشون میره دعوا کردن میشینن پیش هم رو سیاهیش میمونه واسه مامان ها

بهترین کارو کردین .اولا نمیتونستی بچه مردمو بزنی دوما سره دعوای بچه ها رابطتتو با ادم مهمای زندگیت خراب نکن دفعه بعد هم حواستو بیشتر به بچت بده هم اگه پسرش تکرار کرد به خواهرت بگو بچشو جمع کنه

نه عزیزم شما بهترین برخورد رو داشتی همین درسته کارت ۲۰

وا خب بچه هستن دیگه این چه کاریه😐

منم با نوه داداشم همین مشکلو دارم ۸ سالشه.برادرزاده امم میگه بزار از خودش دفاع کنه .میگه اخه بچه ۳ ساله چ دفاعی میتونه در مقابل بچه ۸ ساله بکنه.بد میزنه.سعی کردم رفت و آمد محدود کنم رابطه خراب نشه بهتره

من خودم هرگزباخواهرام سربچه دعوانکردم پسرخواهرکلاس دوم دخترموزدهیچ کس تاحالانزده بچموفکرکن ۳ سالش بودولی فقط بهش غرزدم به بچه چون بدجورزدولی خواهرم نه

همین اندازه کافی و عاقلانه بود

۹ سالشه اونقدر هم بچه نیست بخواد این کارو کنه