۹ پاسخ

مامان کسی هست عین من باشه یک سانت باز شدم خیلی درد شدید دارم ولی رفتم معاینه همون یک سانته الان 4روزه

زود به زود اسپند دود کن هموز۳۷هفته ای درد زایمان نیست که گلم

نروهی خودتو ننداز زیردست اونا معاینت کنن انقباضای زایمان الکیه مگه هی میگیره ول میکنه بی طاقتت میکنه عزیزم استراحت کن۳۷هفته هنوززوده وقتش ک بشه انشالله به امیدخدا دردات شروع میشن اینا دردای کاذبن هی نرو معاینه خوب نیست

بمون دردای کمرت بگیره ول کنع که قابل تحمل نباشه بعد برو بیمارستان

دقیقااااا من اینجوری بودم تو همین روززززز
سه بار معاینه شدم گفتن رحم بستست اما سونو و ان‌اس‌تیو اینا انقباضای زایمانی برام زدن و کاذب نبود
کلییییی درد کشیدم سه روز یعنی از ۳۷.۱ تا ۳۷.۳، دکتر گفتش یا کیست پاره شد بیا یا هر پنج دقیقه شد ولی لامصببببب رو ده دقیقه گیر کرده بود امروز که روز چهارمم بود یعنی ۳۷.۴ یهو همه‌ی دردام قطع شدن، حتی بدنم کوفتگی جزئی هم نداشت 😑 اصلا انگار نه انگار که حاملم!
الانم رفتم تو ۳۷.۵ دوباره دردام انگار داره شروع میشه! الان از درد یهو ازخواب پریدم...
وضعیت بدیه، ادم رو هواست!!!

معاینه اش درد داره؟

به نظر منکه نرو همون معاینه کردنم ضرر دارع اگرم دهانه رحمت کم باز شده اینا بدتررررر بازش میکنن
بزار دردت که گرفت برو

سعی کن ازپله بالاپایین کن وورزش کن اروم و چهاردست وپا توخونه راه برو

دردت منظمه؟

سوال های مرتبط

مامان 🩵کیان🩵 مامان 🩵کیان🩵 ۲ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۳
ببخشید که دیر میشه پارت ها پسرم بغلمه داره شیر میخوره
خلاصه ماما گفت دردام ۵ دقیقه یکبار شد برو بیمارستان
ساعت ۴ صبح بود که دردای من شد ۶ دقیقه یکبار که دیگه ماما گفت برو معاینه شو ببینن چند سانتی
ماهم همه وسایلا و ساک نی نی رو برداشتیم و رفتیم بیمارستان
تشکیل پرونده یه مقدار طول کشید و دکتر اونجا معاینه کرد گفت ۲ سانتی .نیم ساعت راه برو بیا دوباره معاینه ت کنم
نیم ساعت راه رفتم دوباره معاینه کرد گفت ۴ سانتی .لباس بیمارستان داد گفت آماده شو ببرنت بلوک زایمان
تا من آماده بشم و رفتم اتاق زایمان ساعت ۷ صبح شد
دیگه تو اتاق زایمان گفتن بخواب نوار قلب بگیرم یه نیم ساعتی گرفت دید نوار قلب خوب نیست منم این وسطا دردم داشت زیادتر میشد
دوباره نوار قلب گرفت و ان اس تی وصل کرد که گفت ۴ سانت بازی ولی دردات خوب و منظم نیست .آمپول فشار آورد برام زد که دردای من قشنگ شد ۵ برابر
من تا قبل این اصلا سرو صدا نمیکردم سعی می‌کردم دردامو با تنفس کنترل کنم ولی وقتی آمپول فشار زد دیگه واقعا خیلی دردام شدید شد فقط میگفتم خدایا منو بکش
این وسط ماما همراهمم نیومد و یکی دیگه رو جای خودش فرستاد ولی اونم خیلی خوب بود ماساژم میداد کمک می‌کرد دردامو کنترل کنم