سامی بردیم گفتار درمان جدید امشب هزینه اش ۱ ساعت ۵۴۰
گفت هر هفته دو جلسه باید بیاد
من گفتم از اتیسم میترسم
خلاصه بگم بهتون پدرش اونجاهم منو هزار بار برد زیر سوال منم اونجا گفتم دست روم بلند کرده خلاصه گفتار درمان مشاور خانواده هم بود
اونقد حرف اونجا بارم کرد گفتار درمان گفت زندگیتون بی نتیجه اس به خاطر بچه هاست تحمل کنید پسرتون دو سال عقب تر از همسنهاش هست گفت باید دو سال بیاد گفتار درمان
خلاصه پدر سامی گفت ماهمو نمیخواهیم
نمیدونم برای ساپی نارحت بشم برای زندگی نکبت بارم
لرای چی
چشام پر اشکه
تورو خدا برای سامی دعا کنید زبونش باز بشه نرمال بشه

چقدرشوهرت بیشعوره یعنی چی ماهمونمیخوایم. پسرت مگه چندسالشه؟

خاک برسر اون نماز خواندنش کاش ی نفر پیدا کنی دوتا خط از تکریم زن براش بگن
بگن زن مهمتر از نمازه

سلام عزیزم خوبی منم پسرم هنوز صحبت نکنه میبرم گفتار درمانی
یه گروه هست منو مادرایی که مثل ماست بچشون اونجاییم میخوای بیا اونجا کارا و تمیرینایی که با بچهامون میکنیمو میگیم از هم کمک میگیریم

همه چیزو بسپار به دست خدا ناراحت نباش عزیزم چرا همدیگرو نخواین شما بای باجون ودل برای پسرتون وقت بزارید
ببریدش گردش
جاهایی که بچه ها زیادن روابط اجتماعی رو یاد بگیره اگه خواهر زاده برادر زاده هم داری که سنش کم باشه حرف بزنه ببر پیشش مدام خیلی خیلی رو حرف زدنش تا ثیر میزاره
ببخشید خودتون وهمسرتون کارتون چیه

مجازی رو قطع کن معجزشو میبینی. کلا تی وی قطع و جمع کن

عزیزم شربت امگا سه خیلی موثره

عزیزم پسر من تازه زبون باز کرده داره کلمه هاش بیشتر میشه کیان هم ۱۸ شهریور ۳سالش تموم میشه اصلا نگران حرف زدن پسرت نباش چون پسرا کلا دیرتر از دخترا زبون باز میکنن

آخه مگه زن شاش داری پسرمن ۴سالگی زبون بازکردصبرکن باز میشه

گلم خواهر زاده منم اصلا حرف نمیزد تا ۳ سال و خوردی نمیدونم دقیق شاید ۴ سال دکتر بهش گفت ببرش جای شلوغ که بچه زیاد باشه اونجا چون بقیه حرف میزنن تلاش میکنه و حرف میزنه بردش مهد بعد از یه مدت زبون باز کرد الانم خداروشکر کلاس۵ امسال انقدر زبون داره هیشکی حریفش نمیشه چرا اینقدر
ته دلت خالیه به خدا توکل کن ببرش قاطی بچه ها باهاش زیاد حرف بزنین بزار جواب نده بلاخره به حرف میاد تو خونه خواهر من جنگ و دعوا زیاد بود و این بچه خیلی تحت تاثیر این چیزا قرار گرفته بود باباش معتاد الکی بود و دست بزنم داشت یعنی خیل خیلی اذیت بودن هم خودش هم بچه هاش پسرش کلاس اول بود یه دختر بزرگ داشت نامزد کرده بود خواهرم ترکش کرد یخورده بچه ها اذییت شدن ولی خدا روشکر بچه ها رو گرفت واسه خودش زندگي درست کرد
تو هم بیخیال شوهرت شو بچه هاتو تحویل بگیر ان شاءالله از آب و گل دراومدن نخواستی اصلا خودتو اذییت نکن ازش جدا شو خدا کمکت میکنه

چرا مردا اینطورین مگه ما ازدواج نکردیم که خوشبخت و خوشحال باشیم پس این همه غم چیه

انشالله باز میشه

بهش تخم کبوتر دادی ؟میگن خیلی خوبه

مامان سامی اون بچت چقدش هس حرف میزنع؟

انشاءالله عزیزم توکل بخدا زبونش باز میشه...
خب چرا اونجا دعوا کردید ؟؟؟

سامی که حتمااا زبون باز میکنه
مگه شوهرت چند بار پیام عاشقانه نداده بود ؟دمدمی مزاج ؟