۱۶ پاسخ

من دیشب موقع خواب انقد یواشکی گریه کردم البته بی دلیل هم نبوده بارداری و زایمان دوممه خوانواده شوهر ک هیچ خود شوهره هم دیگ شده لنگه اونا هی کفر میگم ک بچه دومم برا چیم بود 😔💔

من تو این هفته ها یه مدت اینطوری شده بودم یا گریه میکردم یا با کوچکترین چیز عصبانی میشدم هی به این و اون می‌پریدم 😅 الان بهتر شدم

کاش یه دارویی داشت بهتر میشدیم

منم سه ماهم بود بابام سکته کرد😫وای چی کشیدم تا بهتر شد

منکه داغونم

منم اینجوریم جدیدا هم دوس ندارم هیچ جا برم خونه رو به هرجایی ترجیح میدم بی دلیل هم گریه میکنم خیلی بده

منم از دیشب باز آشفتم. حرفای خانواده شوهر هم رو مخه. اصن دیوونه شدم بقران

آخ منننن

منکه ۳ ماهم بود بابام سکته مغزی کرد تا خوب بشه مردم و زنده شدم هنوزم آرامش ندارم

منم تازگی اینجوری شدم،روحیم حساس شده،همشم اشکم به راهه🙃طبیعیه بنظرم چون توی بارداری هورمونا قاطی پاتی شده دیگه

سر هر چیز کوچیکی بهم میریزم و ناراحت میشم دلم میگیره و میخوام گریه کنم

منم تو این چند هفته دو شب حالم بد بود یکی دیشب یکی چند وقت پیش ضربان قلبم میره

منم مث شمام خاهر

خودتو با کاری سرگرم کن دگ واس این روزها هم بگذره چاره ای نیس

سعی کن فقط به چیزای خوب فکر کنی آرامش خودت رو حفظ کنی

منم🤕قبلا خیلی سرزنده و شاد بودم الان نمیدونم چرا اینطوره

سوال های مرتبط

مامان شیرینی مامان شیرینی هفته بیست‌وهفتم بارداری
مامان جوجه مامان جوجه روزهای ابتدایی تولد