خیلی مسخره بود دختر عموت ببخشید دیگه خیلی نفهمه من بودم اول یه تو گوشی دخترمو میزدم بی احترامی نکنه بعدم اینکه بعد دوسال همو دیدین خوب تو چیزی نگفتی آمد زر زد رفت بجای تو بودم هرچی دوست داشتم میگفتم بهش
مادر شوهرم یه چیزی میگه همیشه واقعا عالیه
میگه با جاریش تو یه خونه زندگی میکردن
وحتی بچه های هم رو میشستن دشویی
بچه ها که باهم دعواشونم میشده اینا دخالت نمیکردن اونا دوباره آشتی میکردن وهمیشه مثل خواهر میموندن وبچه ها ی هم رو دوست داشتن الان دوره ش برگشته بخدا
ن خوب کاری کردی اینقد از این بچههای پر رو بدم میاد .شش سالشه دیگه خیلی هم بچه نیست
بعد ازنیم ساعت دخترعموم پیام داد هرچی دهنش دراومد بهم گفت، گفت از زندگیم بلاکت میکنم،، منم گفتم اگه این جریان برعکس بود من حق به تو میدادم واجازه نمیدادم دخترم انقدر جلوی بزرگترش دادبزنه اون حرفوبزنه،، هرچی زنگ زدم که باهاش صحبت کنم دیدم بلاک کرده
مگه خراب کرده بودین؟
خوب کردی برین دهن دختر عموت
بنظر من باید دندون رو جیگر میذاشتی اون بهر حال ۶ سالشه وبچه س
میگفتی باشه عزیزم درستش میکنم عذر خواهی میکنم بیا بغلم باهم درستش کنیم
کارتون جسارتا اشتباه بوده
زیاد که باشی زیادی میشی بچس ولی رعایت کن حتی بچه هام خسته میشن آدم بزرگا زیاد همو میبینن زده میشن از هم چه برسه به بچه یکم رفت و آمدتو کمتر کن بنظرم حالا دو ساله ندیدین قراره نیست تو دو سه روز جبران کنین که
من اصلا نتراحت نشدم ازحرفش، چون هم اینکه بچه بود هم ناراحت بود،، اما یهو اومد جلوی صورت من یک داد وحشتناکی زد که دخترم که بغلم نشسته بود یهو پرید وقلبش مثل کنجشک میزد، منم صدامو بردم بالا گفتم بس کن بچم زهله ترک شد،حالا داد میزد میگفت خرابش کردی تو مقصری،، یعنی جوری هوار میزد انگار ی زن گنده ازچیزی ناراحته وداد میزنه،، مامانش یک کلمه حرف نمیزد، دخترعموم دید که منم داد زدم سرس پاشد بردش منم پاشدم جمع کردم رفتم بیرون
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.