۱۶ پاسخ

بهتون توصیه میکنم که حتما چند جلسه پیش روانپزشک تحت روان درمانی قرار بگیرید خیلی کمکتون میکنه . هزینه مشاوره ها درسته خیلی بالاس ولی ارزش روانتون، زندگی و جوونیتون و از همه بیشتر کودکی و آینده بچه هاتون خیلی با بیشتر و با ارزشتره. من قبل از بارداری افسرده بودم، زود از کوره در میرفتم و ناراحت میشدم. پیش خودم فکر کردم اگه بچه دار بشم حتما با هر شیطنتش یا کنجکاوی ساده کودکانش سرش جیغ میکشم و میزنمش. من دلم نمیخواست کودکی بچه آیندم رو به خاطر افسردگی و عصبی بودنم نابود کنم چون بچه ها پاکن . روح و روانشون مثل یه کاغذ سفیده و ما میتونیم روش نقاشی قشنگ بکشیم یا فقط با جیغ و کتک اونو خط خطی و پاره کنیم. من چندین جلسه قبل از اقدام به بارداری پیش یک روانپزشک تحت روان درمانی قرار گرفتم و الان واقعا تاثیرش رو میبینم. تاحالا نزدمش نمیگم جیغ نکشیدم ولی شاید ۵ بار هم نشده این جیغ ها اونم چون خیلی کم خوابی داشتم و از صبح تا شب، دست تنها بچه رو نگه میدارم و از خانوادم دورم. این حق بچه هاتون نیست. هرجور که میتونید هزیزنه روان درمانیتون رو بدید. شلختگی خونه هاتون رو هم بیخیال بشید دنیای بزرگسالی خصوصا تو جامعه ما که پر از استرس و حسرت و نرسیدن به آرزوهاست. پس بزارید بچه هاتون حداقل کودکی شادی روتجربه کنن بزارید تو سختی های بزرگسالیش حداقل خاطرات خوش کودکیشون رو یادشون بیارن، اینجوری تحمل سختیها تو بزرگسالیشون راحت تر میشه. برای همه بچه کودکی شاد و خالی از ترس و کتک و جیغ آرزو میکنم.
من خیلی نوشتم ولی همش از ته دلم بود چون واقعا دلم برای خودتون و بچه هاتون سوخت که نمیتونید از کودکی و بامزگیشون لذت ببرید. تا دیرتر نشده وقت مشاوره و روان درمانی بگیرید.

همیشه با وضو باش
از خدا بخواه ک میتونی امانتدار خوبی برا امانتش باشی
سردی هم نخور زیاد
حال دلت و حال روانتو جسمت رو همیشه خوب نگه دار

شما شرایطتت مثل منه داغونی کاش حالمون خوب میشد این همه فشار رومون نبود سربچهامون تلافی کنیم منم از خودم وزندگیم متنفرم کاش میتونستم باهاش راه بیام اذیتش نکنم اگه قراره اذیتش کنم خدا دیگه بهم بچه نده من لیاقت ندارم

عزیزم بچه ها همه اذیت و شیطونی میکنن،اینکه بهخاطر شیطونیش جایی نمیری اشتباه،اینجوری خودتو خسته میکنی،فشار بچه داری روت هست کارای خونه هم هست
آدم خ نه مامان باباش نره کجا بره
گاهی برو اونجا خودت استراحت کن،اینجوری کمتر عصبی میشی

گاهی خیلی بی دلیل میزنمش اونبار یکم شیرریخت رو موکت چنان زدم توسرش شوهرم خیییلی ناراحت شد گفت این بچه مغزش آسیب میبینه چته تو..منم هی عذاب وجدانم بیشتر ولی هرکاری میکنم نمیتونم دست خودم نیس واقعا

منم همینم نزدیک یماهه نرفتم خونه مادرم یربع راهمه کلا

عزیزم ناراحت نشی من کاملا حق میدم به شما چون بچه های الان واقعا زیاد انرژی دارن و خستگی ناپذیر هستند ولی یک لطفی به خودت و بچه ات بکن حتما با یک مشاور یا روانشناس در ارتباط باش اینجوری راه حل هایی میدن که میتونین هم خودتون هم بچه رو بهتر مدیریت کنین 🥰🥰

این کاری که هممون میکنیم خو چیه مگه

منم همینطورم اگه بدونی چقد تلاش کردم که خدا اینو داده بهم وشوهری از گل نارکتر بهش نگفته اما من اگه این نباشه زندکی هن نیس امیدی هم نیس اماخیلی ماشالله فضوله اصلا دوس ندارم یکی بیاد خونمون امروز برادرزاده هام که جونم بودن بعد مدتها دارن میان ازصبح روانیم کرده تا غذایی پختم

چجوری بچه ی به این کوچکی رو می‌زنید، خب خشمتون رو کنترل کنید اگه نمی‌تونید برید دکتر ، باور کن با یک قرص ساده کلی حالت بهتر میشه حوصله ات بیشتر میشه .

اینکه ناراحتی و دوست دری تغییر بدی خودتو خیلی خوبه . یه چیزی بهت میگم اگه تو همون لحظه بهش فکر کنی حتی دعواش هم نمیکنی چه برسه به زدن؛ اینکه؛ دیگه گذشت و دعوا کردن هم فایده نداره تازه بدتر میشه. من هروقت کاری میکنه قبل از اینکه داد بزنم یا حرکتی کنم میگم دیگه گذشت و هیچی برنمیگرده. مثلا دیروز رفتم بهشت زهرا سر خاک پدربزرگم دادمش دست شوهرم گذاشتش جلو تلویزیون خودش رفته تو اتاق مطمئنم سرش تو گوشی بوده ، بچه رفته لوازم آرایشی ها منو برداشته داغونشون کرده جوری که انداختمشون بعد همه رو مالیده به مبلا که هرکاری کردم پاک نشد زنگ زدم مبل شویی….. وقتی اون صحنه رو دیدم هیچی به دخترم نگفتم چون بچه ست و نمیدونه و تقصیری نداره مقصر شوهرم بود که تنهاش گذاشت .. البته منم یه وقتایی سر مانلی داد میزنم یا شایدم آروم بزنم ولی بخاطر رفتار مانلی نیست بخاطر رفتار شوهرمه از لج اون با بچه بد رفتاری میکنم وگرنه هیچوقت مانلی رو برا کاری که میکنه دعوا نمیکنم. چون بچه س و حالیش نیست

همون موقع ایی که عصبی میشی یه نفس عمیق بکش تا ۱۰بشمار یکم اروم میشی بعد بجا زدن تنبیحش کن مثلا بگو برو تو اتاقت تا نگفتم حق نداری بیای بیرون یا مثلا چون این اشتباهو کردی نمیبرمت فلان جا باهاشون .هر دوتا دستشو بگیر تو چشماش نگاه کن بهش بگو چی ازش میخوای تکرارکن بالاخره درست میشه.
منم اوایل اینجوری بودم دختر کوچیکمو خیلی میزدم امسال همش بیمارستان بودم از قبل عید حالا خیلی صبرم زیاد شده عصبیمم میکنه ولی از تنبیح به جا زدن استفاده میکنم خیلی رفتاراش بهتر شده

زیادم داد میزنم روسرش
فک نکنم تو درحد من عصبی باشی

سلام عزیزم
شرایط زندگیا سخت شده وآدما عصبی..
ولیییی بچها خیلی مظلومن
کم کم میتونی روخودت کار کنی وکنترل خودت کنی..
باید خیلییی صبووووری کنی..
من دوتا بچه ی بینهاااایتتتت شیطون و پشت سرهم دارم،دوتاشونم کوچیکن..
شرایطمم خیلی سخته..
ولی نباید بچها آسیب ببینن
پس ارزش این زندگی ب چیه وقتی بخاد هم خودمون سختی بکشیم هم فشار رو بچمون بیاریم.
منم عصبانی میشم منم از کوره در میرم.
ولی نزنش

همه همینیم من الان زندگیم و خودم تو کثافت موندیم چون نمیزاره

منم دقیقا همینطورم عصبی میشم خیلی میزنمش تو ک میزنی رودست یا پاش من میزنم همه جاشو.اونبار یه چک زدم توگوشش نگام کرد گریه کرد همش جلو چشامه میزنم توسرش همه جاش
دست خودمم نیس هربار میگم دیگ‌نکنم ولی باز همون آش همون کاسه دیگه دارم روانی میشم..دلم میسوزه واسش ولی خودمونم گناه داریم

سوال های مرتبط