سلام به همه ی مامانای گل و زیبا😍
میخام یه موضوعی رو بهتون بگم چون میدونم مشکل حداقل نود درصد همه ی مادرای تازه زایمان کرده ممکنه باشه.
من بعد از زایمان چاقیم خیلی اذیتم میکرد چون قبل از بارداریمم لاغر بودم چاقیه الانم خیلی بیشتر رو مخم بود. جدا از چاقی مشکلات دیگه م مثل پادرد و زانو درد، تنگی نفس و خستگی زیادم داشتم.
بعداز ۴ماه یهو ب خودم یه رژیم سخت دادم جوری ک توی ۳روز اول غیر از شیرو ماست و اب چیزی نخوردم. تا یه هفته ام تنها غذایی ک خوردم سوپ بود. توی اون یه هفته کلا نون و برنج و نشاسته نخوردم. بعد یه هفته خودمو سایز کردم از همه جام ۲سانت کم شده بود. و همینطور زانو دردمو تنگی نفسم خوب شد خیلی سبکتر بلند میشدم و میشستم.
ولی به یه مشکل خییییلی بزرگتر خوردم، شیرم ب شدت کم شد، فکر میکردم چون شیرو ماست و سوپ و مایعات میخورم مشکلی تو شیردهی برام پیش نمیاد ولی شدو انقد شیرم کم شد ک دخترم سینه مو نمیگرفت.
برای همینم رژیمو فلا تا یسال و نیمه دیگه بیخیال شدم😅🥴
شمام اگه مشکلی با چاقیتون دارید نگرانش نباشید با رژیم میتونید حلش کنید ولی فعلا بخاطر کوچولوتون با چاقی کنار بیایید☺️🤗 مثل من😂😅

۶ پاسخ

عزیزم منم تو دوره شیردهیم خیلی چاق شدم متاسفانه تصمیم داشتم رژیم بگیرم موقعی ک غذا نمیخوردم یا کم میخودم شیرم خیلی کم میشد و دخترم گرسنه میموند و گریه میکرد بخاطر همین تصمیم گرفتم تا دوسال بیخیال رژیم بشم با اینک سخته ولی چ میشه کرد

اتفاقا شیر دهی خودش باعث لاغری میشه

وااای چ رژیم سختی گرفتی چطور تونستی
من که مدام دارم میخورم بازم گشنمه همش😅
من ۲ ۳ کیلو بعد از زایمان اضاف دارم
ولی فقط شکمم رو مخمه 🤕
یسری حرکات ورزشب هس ک میشه تو خونه زد ک ماهیچهای شکم جمع کنه
ایشالا وقت کنم شروع میکنم😅

من استخونم پهن شده اینو نمیدونم چه کنم. هم از سرشونه هم لگن وگرنه اصلا شکم و پهلو ندارم

من کلا نزدیک ۱۰ اضافه کردم اولاش فقط سه کیلو مونده بود الان یکم چاق شدم پنج مونده
نمیشه رژیم گرفت بچه اذیت میشه

خیلی چاق شدی تو بارداری؟
من کلا ۱۲ کیلو زیاد شدم اونم ۹ کیلوش کم شد الانم باشگاه میرم ولی شیرخشک میدم

سوال های مرتبط

مامان فندوق مامان فندوق ۱۲ ماهگی
خیلی عذاب و جدان گرفتم دخترم شیر خودمو میخورد و الرژی داره چون خودم رژیم دکتر داده بود شیرم کم بود همش گشنه بود و خودمم خیلی دیگه سختم بود اون رژیم هیچی نمیتونستم بخورم دخترمم شیشه نمیگرفت خودم چند روزی مریض شدم همش امپول و سرم میزدم دیگه کلا شیرم قطع شد دخترم از گشنگی جیغ میزد براش شیر خشک گرفتم گفتم شاید شیشه بگیره چون گشنه است اونم خورد منم به اسرار شوهرم دیگه بهش سینمو ندادم چون خودم هیچی نمیتونستم بخورم شیرم کم بود بچم وزن هم نمیگرفت حالا یک هفته است که شیر خشک میخوره ی سینه ام اصلا اذیتم نکرد نه سفت شد نه درد گرفت ولی یکیش سفت شده درد میکنه نمیدونم کار درستی کردم یانه ولی خیلی عذاب میکشم که دیگه نمیتونم به دخترم شیر بدم 😔😔😔😔 اگه بخوام دوباره بهش از سینه ام بدم میشه ؟ چون الان یک هفته است شیر توش مونده نمیشه بدم ؟ باید اول بدوشم خالی بشه شیر تازه بیاد بدم
تواین یک هفته هم همه چی خوردم اصلا بخوامم دیگه نمیتونم شیر بدم 😔😔😔 خیلی ناراحتم کاش این کارو نمیکردم اصلا نمیتونم جلو گریه خودمو بگیرم چه اشتباهی کردم😔😔😔😔
مامان سردار مامان سردار ۱۰ ماهگی
سلام مامانا لطفا اگ کسی درین مورد چیزی میدونه راهنماییم کنه من از همون اول شیرم کم بود اولش نداشتم تا چندروز ولی با مک زدن پسرم شیرم اومد بعدش پسرم تا دو ماهگی همش گریه میکرد شیر میخورد ب نیم ساعت نمیکشید گریه میکرد نمیخابید وزن تا ی ماه کامل نگرفت وزنش ثابت بود خیلی اذیت بودم بردمش دکتر گفت ب احتمال زیاد شیرت کمه شیرخشک بهش بده بعد ماه رمضون سه ماهش شده بود روزه بودم شیرم بدتر کم شده بود دیگه بیشتر بهش شیرخشک میدادم دیگه کم کم سینه مو اصلا نمیگرفت جیغ میزد نمیخورد نمیدونم کم کم چی شد از سهل انگاری خودم بود نمیدونم ولی کم کم شیرم کلا قطع شد الان مشکل اصلی اینجاست ک وسط دوتا کتفم بعضی وقتا ب شدت درد میکنه تیر میکشه یادمه موقعی ک شیر نمیخورد پسرم همینطوری وسط دوتا کتفم درد میکرد شیره انگار باید خالی میشد واقعا کم بود من با شیردوچ درمیاوردم کلی وقت میبرد ک نمیشد کم کم خودش خشک شد ولی وسط دوتا کتفم درد میکنه میزنه ب سینه هام بعضی وقتا میسوزه خیلی میترسم نکنه غده ای چیزی بابت تخلیه نشدن شیر بوجود اومده لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم برم دکتر زنان؟سونو میگیرن؟کسی اینطوری شده
مامان دلوین مامان دلوین ۹ ماهگی
مامان جوجه طلایی مامان جوجه طلایی ۸ ماهگی
سلام خداقوت ب همه مامانا من اومدم از تجربم تو شیردهی ب یاسین بگم
خیلی دیره ولی واقعا تا الان فرصت نشده تعریف کنم
تا این درد اومد سراغم
من روز اول توبیمارستان اغوز داشتم و راحت دادم یاس خورد ولی شبش بخاطر درد زیاد و استراحت نکردن خیلی شیرم کم شد ک از یکی از مامانا ک شیر خشک برا بچش اورده بود ۳۰تا گرفتم و یاسین ی نفس خوردش
از فرداش ک اومدم خونه ب قدری شیرم زیاد بود ک قابل کنترل نبود .یاسین تا شروع میکرد ب میک زدن شیرم ۳تا فواره ای میشد تو دهنش و اونم نمیتونست اینقد تند بخوره و جیعععع میکشید من تو شیشه شیرش ۱۲۰تا میدوشیدم و باز میدیدم قطره ای شده میزاشتم سینمو دهنش تا دوتامیک میزد دوباره همین اوضاع بود و واقعا گریه میکرد تا کبود میشد چاره ای نیود مجبور میشدم بدوشم ۱۵۰یا۱۸۰تا از هر سینم میدوشیدم و باشیشه راحت میخورد. شبا هم اوضاع همین بود من خونه مامانم اینا بودم فکر کن ساعت ۳شب من داشتم میدوشیدم چون پد شیردهیم و لباسام و پتوم خیس شده بود و باز نصف شد فواره تو دهن یاسین و گریه های شدید ک همه رو از خواب بیدار میکرد. وقتی میرفتم حمام اصلا دست بهشون نمیزدم با این حال یادمه دوتا کاسه میگرفتم زیرشون میومدم بیرون ک ب خودم نریزه . شاید خنده دار باشه ولی من خونه گریه میکرد ک این همه شیر دارم و یاسین نمیخوره . اینقد شیرم چرب بود ک تا دوشیدنم تموم میشه شیر دوش و روی شیشه شیرش چربی سفت میشد و میزاشتم تو اب ولرم تا رقیق بشه. از بس گریه داشت و نااروم بود شیره خشک برام راحت تر بود درست میکردم بهش میدادم و شیرمم با شیر دوش دستی میدوشیدم و میریختم دور .همون دوماهی ک تکوتوک شیر خودمو خورد خیلی خوب قد و وزنش رشد کرد با اینه خیلی کم میخورد .ادامه تو کامنتها