مادر شدن خیلی پر فراز و نشیب بود برام...
اونایی که بچشون توی دستگاه بوده میدونن چی میگم، وقتی میگن مادر دیگه میتونه بجای سرنگ از سینه خودش به بچه شیر بده، چقدر حس خوبی داره، این یعنی نزدیک ترین قدم به مرخص شدن بچه از بیمارستان، و حالا امروز بخاطر التهاب روده، دکتر دیگه اجازه نداد از سینم بهش شیر بدم، روزی ک گفتن میتونی از سینه خودت بهش شیر بدی از خوشحالی گریه میکردم، و حالا از ناراحتی. واقعا شیر دادن به بچه ارتباط خیلی عمیق عاطفی بین مادر و بچه ایجاد میکنه، تا قبل از امروز هر بار سینم رو توی دهنش میزاشتم میگفتم خدا به من صبر بده روزی که بخوام تورو از شیر بگیرم چقدر سختم میشه چقدر دلتنگ میشم. اون از بارداری ک نشد 9ماه توی شکمم باشه و بتونم لذت سر موقع زایمان کردن رو بچشم، بدون بچم از بیمارستان برگشتم خونه، 10 روز عذاب کشیدم تا بچم بیاد خونه، حالا هم بعد از نزدیک 5ماه،بعد از آزمایش فهمیدیم بچم به شیر من حساسیت داره و التهاب روده گرفته و گلاب به روتون، لجن دستشویی میکنه و دیگه نباید شیر بدم بهش
خواستم بگم، شما که ماه نهم بارداریت هستی و خسته شدی از اینکه چرا بچت بدنیا نمیاد، قدرشو بدون، زود بدنیا اومدن بچه یه چیزیه ک من برای دشمنم هم آرزو نمیکنم
شمایی که به بچت شیر خودتو میدی و آرزو میکنی زودتر بتونی از شیر بگیریش تا شبا راحت تر بخوابی، قدر بدون، همین اندک ها، برای بعضیا خیلیه
شکرت خدا جان، درهمه حال شکرت حتما بهتر میدونستی که تا چند وقت باید شیر منو بخوره

۱۹ پاسخ

ای جانم عزیزم، انشالاک هرچی زودترحالتون خوب بشع ازنارحتی بیرون بیاییدگلم♥♥

انشالله همه چی درست میشه نگران نباش بسپاربه اون بالایی. من خودم ازروزاول بچم سینمونگرفت وبعدکه اومدیم خونه میرفتیم اموزش شیردهی بچم کمی گرفت بعدمادرشوهرم خونمون بوداین که نمیگرفت کمی گریه میکردمادرشوهرم نزاشت شیرخودموبدم هنوزه که هنوزه همیشه یادمه که چرانزاشت شیرخودموبدم دعواراه انداخت خونم. سراین کلی گریه کردم وبسپاردم به خدا

الهی 🥲🥺
چقدر سخته
خدا انشالله سلامتی به خودت ریحانه عزیز بده
منم ۱ ماهی شیر دادم ولی بهش نمی ساخت به ناچار شیر خشک دادم

آخی عزیزم چقدر سختی کشیدی 🥺 خدا سلامتی بده، خدا به هیچکس نشون نده

من دوماهگی فهمیدم التهاب روده داره شیر خشکشو عوض کرد

دقیقا منم از وقتی بچم دیگه سینمو نگرف چقه غصه خوردم چقد بغض کردم🥺

آخی عزیزم خدا بهت صبر بده وبه دختر گلت سلامتی بده.چاره چیه باید تحمل کنی خیلی سخت شرایطت. من باگوشت وخون حس کردم این دردارو دختر منم یکماه زود بدنیا اومد چ سختی که نکشیدم بعدش یبوست شدید شد و۴ ماه درگیر دکتر بودم ولی بالاخره تموم شدو گذشت .مادر بودن سختترین ولذتبخش ترین کار دنیاست.

و منی که همه جوره تلاش کردمو هیچ وقت سینمو نگرفت با شیر دوش سینه هام زخمی میشدن چون شیر نداشتن میگفتم باید صبور باشم و جریان پیدا کنه محاله شیر ندارن نهایتش ده سی سی پر میکردم و دلم خوش بود به بچم میدادم اما روز و شبم چشمهام بند نمیومدن به همین پنج ، ده سی سی راضی بودم همین هم بعد از دو ماه کلا قطع شد.و دختر شیرخشکی شد اونم شیر رژیمی الان هم که کلا لب به هیچ جور شیر نمیزنه.
در همه حال خدا رو هزاران بار شکر میکنم

خدا حفظش کنه غصه نخور علاقه مادر ب بچه فقط ب شیر نیس منم ۳ماع شیر خورد نخورد خودش هرکار کردم مک نر. لاشیرم خیلی درد داشت چند برابر این ک الان هست من گفتم بخاطر خودت باشه خاص خدا بود چیکا کنم شده دیگ

چند هفته زایمان کردین ؟
من ۳۴ هفته🥲
خیلی سخته خیلییی

وای گریه م گرفت😭😭😭خدا صبروطاقت بده بهت

اخی قوربونت برم ایشالا همیشه خودتو نی نیت حالتون خوش باشه❤️

منک بچم یهویی انسداد روده شد بدون هیچ بیماری زمینه ای بدون هیچ مشکلی دکترا مونده بودن چرا این طوری شد میگن نادره خیلی نادر دو هفته قبل عمل شد پیر شدم بخدا الانم یبوست گرفته چند روزه از شدت استرس روز و شب ندارگ

عزیزم چه قدر سختی کشیدی بگردم. منم بارداری سختی داشتم بچه ام هم زردی داشت هم کولیک هم رفلاکس. چه علائمی داشت که دکتر تشخیص داده به شیر شما الرژی داره . دختر من حساسیت داره ولی دکتر گفت به پروتیئن گاوی با اینکه رژیمم ولی خوب نشده

سلام عزیز بیا این لینکی ک میگم اصلاح تغذیه بکن خوب میشه شیرت
طب اسلامی و سنتی هستش مشکلت رو دقیق بگو یکم دیر ج میده دکتره ولی چیزای خوبی میگه

عزیزم🥲🥺مهم سلامتی بچه ست خودتو ناراحت نکن

💔🥺🥺

عزیزم...... انشاالله تنش سلامت باشه فدای سرت

من سه روز بچم بستری بد بخاطر زردی تو بیمارستان کلافه شدم

سوال های مرتبط

مامان سید حسین مامان سید حسین ۶ ماهگی
بچم چند روزه خیلی خیلی سخت سینمو میگیره و فقط وقتی خوابالو باشه..اصلا و ابدا نمیگیره حتی اگر خیلی گرسنه باشه.
به هیچ وجه از اول که به دنیا اومد هم بهش شیشه شیر و پستونک ندادم که بگم به اونا عادت کرده.
گاهی شیرم رو که دوشیدم با قاشق دادم خورده..
دهنش رو دیدم برفک نزده که بگم از اونه شیر نخوردنش
فقط یکم جلوی سقف دهنش سفید تر از عقبشه..انگار یکم رنگ پریدگی داره که نمیدونم از اول اینجور بوده یا اینجور شده.
وقتی سینه رو میگیره راحت میخوره اذیت نمیشه که بگم مشکل از اونجاست..ولی هر دفعه میخواستم بهش شیر بدم سرش رو کامللللل میچرخونه و میده عقب که شیر نخوره..نمیدونم چرا اینجور میکنه.
شایدم چشم خورده آخه چند روز پیش یکی رسید گفت چقدر خوبه شیرتو میخوره بچه من هر کار کردم سینمو نگرفت و..
واقعا دیگه درمونده شدم به زور باید بهش شیر بدم و وقتی خوابالو هست..
یه احتمال دیگه هم میدم اینه که قبلا با گهواره میخوابید..یکی دو هفته خونمون نبودم زیر سینه میخوابید..میگم شاید بخاطر همونه که دیگه تو بیداری نمیخوره..
اگر تجربشو دارید کمک کنید