۱۴ پاسخ

عزیزم طبیعی ده برابر این دردا رو باید بکشی شاید تو سز وقتی فشارت میدن یه لحظه ست اما طبیعی ساعتها باید تحمل کنی 😣

اره منم زایمان سختی داشتم دو بار فشارم دادن خیلی بد بود مرگو به چشمم دیدم

ممنون از‌تجربه ات
منم سز شدم با تجربه مشابه شما.
هنوزم بنظرم طبیعی خیلی بهتره. اولا اینکه همه میدونن درد داری نثه سزارین نییت بگی سخته همه بگن وااای اگه طبیعی بودی چی میگفتی. بعدشم طبیعی ها دیگه مراقبت بعد عمل ندارن. همه دردهاشون با به دنیا اومدن بچه تموم میشه. اون ماساژ شکمی افتضاحه

برای منم خیلی سخت بود خیلی دردکشیدم خیلی.سزارین بودم

زایمان کلاااا سخته.. چه طبیعی چه سزارین..
الانم شما روز اولتونه،روز دوم سوم بهتر میشین.. شیاف استفاده کنین و نسکافه اینا بخورین

به سلامتی عزیزم مبارکه.من که خداروشکر از سزارین راضی ام البته تو بیمارستان خصوصی

سلام عزیزم بسلامتی
برای منم خیلی سخت بود سزارین شدم؟
راستی چطور شده رفتی بیمارستان چمران؟

ما خانمها زود دردامون یادمون میره 😁😁

کلا هر زایمانی درد خودشو داره بستگی ب واکنش بدنت داره گلم

سلام عزیزجان به سلامتی قدمش مبارک باشه
منم میخوام سزارین کنم و به شدتم از اتاق عمل ترس دارم هر چی نزدیک میشم به زایمان استرسم بیشتر میشه😮‍💨

عکس نی نی تو هم بزار ببینیمش عزیزم

سلام عزیزم بسلامتی😍😍😍 انشالله قدمش پر از خیر و برکت باشه😘❤️
پمپ درد نگرفتی ؟

مبارک باشه عزیزم
عیبی نداره عوضش نی نی تو سر موقع صحیح و سالم به دنیا اوردی
این درد هاهم میگذره

سلام کدوم بیمارستان بودین ؟ خصوصی یا دولتی ؟

سوال های مرتبط

مامان اقاابوالفضل👶🏻🩵 مامان اقاابوالفضل👶🏻🩵 ۶ ماهگی
سلام خانوم‌گلیاصبح‌تون‌بخیر🥰🌹
اومدم از تجربه ام‌بگم‌برای زایمان سزارین مختصر و‌مفید
اول اینکه من ترس بزرگی تو وصل سوند داشتم‌که اصلا درد نداشت بااینکه قبل بی حسی برام‌وصل کردن و‌اینکنه تجربه اولین عمل تو‌زندگیم‌بود‌و‌پامو‌میزاشتم‌تواتاق عمل
امپول بی حسی اصلا درد ندارع فقط ی سوزش حرکت خون‌تو‌پاهات‌حس میکنی ک‌خود‌اثر امپوله دوتا برای من زدن
و برش زدن و‌هیچی تفهمیدم فشار دادن‌شکم‌رو‌دکتر من‌حین‌عمل برام انجام‌داد بعد عمل اصلا شککمو‌فشارندادن
لرز ریکاوری هم ی چیز عجیبیه ک من خودم از اوناایی بودم‌ک بعد زدن امپول بی حسی تنگی نفس گرفتم و‌اکسیژن بهم‌وصل کردن‌حتی تو‌ریکاوری و‌اوردن بخش نفسم‌اذیتم‌میکرد
و‌پمپ‌درد‌هم نیاز نداشتم درکل دوبار شیاف برام‌گفتم‌گذاشتن لازمم شد دردش برا قابل تحمل بود
سخت ترین چیز سزارین راه رفتنسه ک‌نمیتونم‌دروغ بگم ینی قشنگ مردم زنده شدم‌من‌بعد اولین راه رفتن
درکل عمل خوبی بود و‌رازی بودم اینجا هم‌خیلی وحشت ها از سوند دیده بودم و‌وتقعا از کاه کوه ساخته بودن
مامان روشا مامان روشا ۲ ماهگی
سلام مامانای قشنگ.دوروز پیش زایمان کردم اومدم از تجربیاتم بگم و اماحقیقت.اول درموردسوند ک خیلیا میترسن.درد نداشت ولی سوزش داشت ک ی کوچولو اذیت کننده بود اما قابل تحمل.بعدش ک رفتم اتاق عمل بی حس شدم کلا دیگ هیچ دردوسوزشی حس نکردم.در مورد بی حسی اتاق عمل هم دردش مث واکسن قابل تحمل و سریع ک دیگ بعدش کل تنت بی حس میشه و رها. بعد از تزریق بی حسی تنگی نفس گرفتم بسختی میتونستم نفس بکشم ک سریع گفتم نمیتونم نفس بکشم برام اکسیژن گذاشتن و خداروشکر اوکی شدم. از زمان بی حسی تا ب دنیااومدن دخترم 10دقیقه ی رب بیشتر طول نکشید وکل عملم تقریبا یک ساعتی شد. بعدش تو بی حسی شکمم فشار دادن ک چیزی متوجه نشدم رفتم ریکاوری تا دست‌وپام حس گرفت یک ساعتی شد. و از اونجا دردام شروع شد. زمانی ک خواستن ببرنم اتاق عمل گفتن باید باز شکمت فشار بدیم ک اگه چیزی مونده بیاد بیرون. اونجام فشار دادن و خییییلی درد کشیدم و کلی خون ازم رفت. دیگه بردنم بخش دردم خییییلی شدید بود گفتم پمپ درد برام بزارن ک هیچ تاثیری نداشت. شیاف گذاشتم دوتا خیلی بهتر پمپ درد بود. و دردمو تقریبا قابل تحمل کرد.پیشنهاد میکنم ب شدت شیاف دیکلوفناک خیلی جواب بود هم برا من هم برا کسایی ک اونجا پرسیدم استفاده کرده بودن. دیگه تا شب گفتن باید راه برید.میدونم خیلی سخته آدم اذیت میشه ولی خیلی کمک میکنه ب درد و در وکاهش میده پس اصلا در برابر راه رفتن مقاومت نکنید. دیگ باز شبشم شیاف گذاشتم بهتر شدم و فرداشم مرخص شدم.ودر آخر حین زایمان برا همتون دعا کردم ک بسلامتی فارق شید امین❤️
مامان بَشِهههههه👶 مامان بَشِهههههه👶 ۶ ماهگی
تجربه زایمان پارت سوم :
دکتر که اومد مجدد معاینم کردن گفتن هنوزم دو سانتی چ من با اونهمممممهه درد دنیا رو سرم خراب شد😥😥🥲
و دکتر گفت پیشرفت نکردی و کیسه ابت هم ترکیده برا بچه خطرناک برو برای سزارین
خلاصه ساعت ۱۰/۵ بردن برای سزارین
و دکتر تو اتاق عمل گفت تو الان ۷_۸ سانتی چرا گفتن دو سانت 😑😑 ولی دیگ کار از کار گذشته بود و سوند گذاشته بودن و بی حسی زده بودن و در آخر بعد اون همه درد ک پاهام هنوز داشت می‌لرزید سزارین شدم

اینو بگم ک من اینقدر درد داشتم ک اصلا درد سوند و سوزن بی حسی رو حس نکردم و جراحیم خوب و تمیز بود شکر خدا

ولی حین عمل انگار ب بی حسی واکنش داده بودم ضربان قلبم رفته بود بالا ک یه عالمه بی حسی بهم زدن
واین باعث شده بود بعد عمل گیج و منگ بودم تا دو روز و واقعا یادم نمیاد چیا گفتم و چیکارا کردم

خلاصه ک من درد هر دو کشیدم و الان کوچولوم تو بغلم شکر خدا 💜🤲🏻
انشالله زایمان راحت قسمت همه باردارا و چشم انتظارها😍

بارداری
زایمان
آنومالی