شبی ک دخترم ب دنیا امد هفت محرم بود وقتی ک ب دنیا امد دادن بغلم انقد خوشحال بود و حس خوبی داشتم اصلا بادم نمیاد چجوری جفتمو دراوردن ولی یادمه ک ب بچه بند ناف آویزون بود بریدنش چقدررررررررررر حس خوب و فراموش نشدنی بود هر لحظه به اون شب فکر میکنم
ساعت دو رفتم بیمارستان پنج و نیم دخترم ب دنیا امد ی بدن خیس و داغ گذاشتن رو بدنم😍😍😍😍🥰🥰

۶ پاسخ

وای خدا🥲چقدر منتظرم این اتفاق رو ببینمممممم

خیلی حس خوبیه😍😍😍

قشنگترین حس دنیاس

خداروشکر زایمان راحتی داشتید
میشه از تجربیات قبل زایمانتون بگید؟
من خیلی استرس دارم

❤️❤️🥰🥰🥰😍

الهی ای جانم😍

مقالات مرتبط

واکسن ب ث ژ
واکسن ب ث ژ در بدو تولد و علت ماندن جای واکسن
عوارض واکسن ب ث ژ
عوارض واکسن ب ث ژ (BCG) بعد از تزریق در کودکان

سوال های مرتبط

مامان سام مامان سام ۴ ماهگی
واقعا اونقدر شدید نبود اما درد داشتم دکترم گفت می‌خوای اپیدورال بشی ک گفتم آره ک آمد از کمرم آمپول زد ولی من حس داشتم قشنگ بعد ی چیزی ب پشتم وصل کرده بودن ک آمپول بیحسی هی ب اون تزریق میکردن شب ساعت12دیگه دردها خیلی شدید بود افت فشار داشتم و همش حس میکردم ک خوابم میاد و از حال میرم حالا بدبختی اینکه خانوادمم فرستاده بودن خونه دکترم خیلی دکتر خوبی بود آمد گفت ورزش کن و دوش بگیر ولی من نا نداشتم پاهام بی حس بود زنگ زدن خانوادم آمدن اما تا بیان من از حال رفته بودم مادرم آمد کنارم دوتایی تو یه اتاق بودیم کمک کرد دوش گرفتم ورزش کردم تا 3صبح تا شدم 6سانت ک دیگه دکتر گفت بیشتر از این نمیشه بمونی آخه 3ظهر کیسه ابمو زده بودن پس قرار شد 6صبح برم سزارین اونهمه درد طبیعی رو کشیدم آخر باید برم سز واقعا حالم گرفته شد ولی از جیغ و داد های ک می‌شنیدم هم میترسیدم چون من اصلا داد و بیداد نکردم واسه همین دکتر و پرستارها خیلی باهام خوب بودن
خلاصه امادم کردن رفتم اتاق عمل وای ک چقدر محیط اتاق عمل آرامبخش تر از زایشگاه بود اصلا وقتی رفتم اتاق عمل آروم شدم ساعت 7.45رفتم اتاق عمل و ساعت 8و 20پسرم دنیا آمد هیچی حس نکردم سر بودم ولی لحظه ک از شکمم برش داشتن فهمیدم دکتر گفت چون آب نداشته چسبیده بود ب رحمم وای وقتی چسبوندن ب صورتم قشنگ ترین حس دنیا بود همش استرس داشتم ک نره دستگاه چون 35هفته بود با وزن 2600ک خداروشکر نرفت باورم نمیشه خدا خیلی بزرگه خیلی بعد اینکه ازم سوند رو کشیدن هم راه رفتم خودم اون همه بیحسی ک من گرفته بودم خوبیش این بود ک ن موقعی ک شکمم رو فشار دادن فهمیدم ن موقع سوند
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مهراد مامان مهراد ۴ ماهگی
خانوما من هفته 28 رفتم سونو وزنش یکو سیصد بود ک خیلی خوب بود هفته سی و چهار رفتم حدودا سه کیلو بود ولی ب دنیا اومد دو و هفتصد بود
ب نظرتون چرا
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان شاهان مامان شاهان ۶ ماهگی
خانما کسی بوده بچش از روز اول ک ب دنیا امد شیر خشک خورده باشه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهان و ماهلین مامان ماهان و ماهلین ۲ ماهگی
سلام دخترم دو روزه ب دنیا امد اصلا انگار ادرار نداره و ازش ترشحات سفید میاد ابنا چیه تخه اسکالی داره؟؟؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان سامیار مامان سامیار ۷ ماهگی
اخرش بعد ای همه استرس و دلهره ساعت یک گل پسرم ب دنیا امد
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۵ ماهگی
خانوما دخترم ۲۸۵۰ به دنیا آمد ۳۵ روزگی بردم بهداشت ۴۳۳۰ بود خوبه ؟
چرا چاق نمیشع؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان گلی مامان گلی ۷ ماهگی
دوستان شما بچه هاتون ب دنیا ک اومد دور سرشون چند بود
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پیازچه مامان پیازچه ۷ ماهگی
بچه ها اوایل ک دخترم ب دنیا اومد همش خواب بود ی هفتس از 12شب گریه میکنه تا 4صبح چرا خب🥲🥲🫤😐
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رستا ✨️ مامان رستا ✨️ ۴ ماهگی
خانوما من نشست بودم ب دخترم شیر میدادم ک یهدی بخیم سوزش کرد بعد ک تموم شد شیر خورد رفتم‌نگاه کرد دیدم بخیه ب نوارم گیر کرد بود امد بیرون کلن ت نوار بود بعد بدنم نگاه کردم ی کوچوله ی تیک گوشت بیرون قزمز چکار کنم ی کوچولوه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرشاه مامان آرشاه روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانای عزیز بالاخره بچه منم امد ب دنیا بچمو ب خاطر تب ک خودم داشتم اونم تب کرد بستریش کردن تورو خدا دعا کنید تا فردا هردومون مرخص بشیم
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان چاوش مامان چاوش ۶ ماهگی
سلام ببخشید من بچم به دنیا امد ۳کیلو پنصد بود بعد ۵ روز بردمش بهداشت شد بود ۴کلیو خوب
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مَهوا مامان مَهوا ۴ ماهگی
دخترم وقتی ب دنیا اومد ۲۷۰۰ بود روز بعدش ۲۵۰۰ شده بود الان ک ۲۸ روزشه بردمش دکتر شده بود ۳ کیلو کم وزن گرفته ناراحتم چیکار کنم🫠
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دخترام🩷 مامان دخترام🩷 ۱ ماهگی
خانما دخترم از وقتی به دنیا امد تا ۱۲ روزیش بیمارستان بوده بعد نمیدونم خون میگرن از پا ۵ روزگی اون گرفتن یا ن کسی بود اینجوری اون ازمایش از پاش گرفتن؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هامــ💙ـین مامان هامــ💙ـین ۳ ماهگی
قبلنا ک هنوز بچم ب دنیا نیومده بود اینجا میدیدم مامانا ناراحتن ب بچشون شیرخشک میدن میگفتم اینارو نیگا انقد مشکل هس نشستع ب شیر خشک خوردن بچش فک میکنه شیر خشک ک خیلی بهتره بدی ب بچه و فلان...روزای اول بعد زایمان شیر نداشتم مجبور شدم شیرخشک بدم ی حس بدی داشتم انقد گریه میکردم ک شیر ندارم واقعا اون خانومایی ک ناراحت بودن میگفتنو درک کردم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نازدخملم💗دلین مامان نازدخملم💗دلین ۹ ماهگی
پارت ۲
بعد جلوم ی پرده زدن و شروع کردن متوجه میشی دارن چیکار میکنن فقط حس نداری اون لحظه ای ک میخواستن بچرو بکشن بیرون دستیار بیهوشی اومد دستمو گرفت گفت ی لحظه فشار میدن ک بچه دنیا بیاد من پیشتم هر چیشد بهم بگو تا یک دقیقه ی دیگه بچت ب دنیا میاد ک همون لحظه ساعتو پرسیدم و گفت ساعت ۸ و ۵۷ دقیقس
همون لحظه ی فشارو دردی تو قسمت زیر سینم حس کردم ک یکم شدید بود بعدم صدای گریه ی بچمو شنیدم خیالم راحت شد بردنش تمیزش کنن و من هنوزم سوزش زیر قلب داشتم نفس خوب نمیتونستم بکشم ک بهم دارو تزریق کردن ک بهتر شدم ماسک اکسیژنم گذاشتن.
مشاهده ۷ پاسخ دیگر