۶ پاسخ

خیلی از حرفات حرف دل منم بود
منم استراحت مطلقم بخاطر پارگی کیسه آب
من 30هفته کیسه ابم پاره شد و الان دقیقا 14روزه که استراحت مطلقم و تا 34هفته باید تو همین وضعیت بمونم
خیلی‌ سخته خیلی
فکرشو نمیکنی ی روزی حتی ساده ترین کارها برات حسرت و آرزو بشه
خدارو شکر تموم شد و زایمان کردی و راحت شدی
ان شالله برای نی نی ات هم مشکلی پیش نمیاد و صحیح و سالم کنارت میمونه
برای منم دعا کن این مدت به خوبی بگذره و زایمان راحتی داشته باشم و نی نی ام هم دستگاهی نشه

اشکمو با حرفات درآوردی. منم استراحتی هستم و قبلا هم تجربه ی تلخ زایمان زودرس داشتم. امیدوارم خدا به همه مون کمک کنه.نی نی هامون رو با شادی و سلامتی حفظ کنه. خداروشکر که نی نی شمام مرخص شد همیشه سالم و سلامت باشه

خیلی شکمم پایینه میترسم خدا کمکم کنه

منم استراحت مطلقی هستم با دردایی که بعضی وقتا میمیرم ازترس الهی برای منم بگذره وارد نه بشم بچمو سالم بغل بگیرم 😭😭😭😭😭

عزیزم خدارو شکر بعد این همه سختی خدا بهت یه نعمت خیلی بزرگی داد🤲🏻💚🌿 واقعا ماها خیلی سختی میکشیم تا نی نی رو سالم بدنیا بیاریم خدا هم مطمئنم جواب سختی هامون میده امیدوارم فسقل قشنگمون همیشه زیرسایه خدا باشه و همیشه مامان باباش شادو خوشحال کنارش باشن دیگه جفتتون پاتون ب بیمارستان باز نشه 🌿💚

وای چقد سخت..خداروشکر تموم شد روزای سخت از این به بعد شیرینی ببینی❤️

سوال های مرتبط

مامان کوچولو بچه🧸 مامان کوچولو بچه🧸 ۵ ماهگی
بماند به یادگار برای پسرم 👶🏻
پسر کوچولوم من هنوز ندیدمت ولی هر روز و هر شب تصویر صورتت از جلو چشمام نمیره هر روز با خودم فکر میکنم که اون صورت ماهت چطوره ...
این روزها دارم لحظه شماری میکنم برای اومدنت هیچ وقت فکر نمیکردم بعد از داشتن خواهر کوچولوت بتونم انقد عاشق بچه ای دیگه باشم اما تو ...تو با تکون خوردن هات یه طوری قند تو دلم آب میکنی که نگو ...
نمی دونی این روزها چقدر آجی منتظرت هست و هر روز یه عالمه می بوسه تو را میدونم که وقتی اومدی دوستای خوبی برای هم میشید ...همدم هایی که همیشه کنار هم هستند ...من تو روزهای سختی گذروندیم تا به این مرحله رسیدیم از اون تاریخی که بهم گفتن تا چند وقت پیش فقط من تو خدا میدونیم که با هر سونو چقدر استرس وجودم می گرفت ...تو را خدا دوباره به من بخشید و من همیشه شاکرش هستم ..میخام بدونی عاشقتم و تا آخرین لحظه عمرم همه تلاشم برای خوشبختی تو و آبجی کوچولوت میکنم تا شما آدم هایی شادی باشید برسید به چیزهایی که دوست دارید ...😍😍😍😍
به تاریخ ۲۸خرداد 1403
مامان هیراد مامان هیراد ۱ ماهگی
خانمایی که قراره بیمارستان خاتم الانبیا زایمان کنند :
قسمتی که زایمان می کنید با جایی که بعد از زایمان هستید همه شون تو یه بخش هست . اتاق های زایشگاه یه تخت هست اما بعد از تولد می برن اتاق روبرویی که سه تخته هست اگه اونجا پر باشه تو همون اتاق زایمان می مونی تا خالی بشه .
موقع زایمان یا دردهای قبلش از اتاق های دیگه ممکنه بی قراری های زیادی بشنوید . مثلا من اول هاش ک حدود ۲ سانت بودم از اتاق کناری داد و فریاد بدی میومد و راستش یه لحظه واقعااا ترسیدم (حالا این که واقعا واسه خودم چ طور گذشت رو تو تاپیک های بعدی میگم) ، اگه موقع زایمان شما همچین مواردی بود نترسید آگاهی داشتن خیلی بهتون کمک میکنه و فقط رو خودتون تمرکز کنید.
کاش بخش زایشگاه و قسمتی که بعد از زایمان منتقل میشی جدا بود چون تا آخرین لحظه ک اونجا هستید این صداها رو می شنوید هم قبل زایمان هم بعد زایمان .کلا این بخششون کوچیک بود . پرسنل ها هم اکثرا خوب بودن ولی همه جا گاهی یکی مهربون تر و یکی خشک و جدی تر پیدا میشه .