۹ پاسخ

چقد فامیلاتون تو همچی دخالت میکنن
بچس دیگه کنجکاوه دوست داره راه بره به همچی دست بزنه اگر راه نمیرفت باز یک عیب میذاشتن روش
قرار نیست با حرف هرکی بچتو یک دکتر ببری چرا چاق چرا لاغر چرا راه میره
چرا غذا نخورد ووووو

آدمای تو اون جمع قطعا غیر طبیعی و غیر نرمال بودن چون هیچ ی بچه یک ساله ای نمیشینه سرجاش

دیگه ندیده بودم به راه رفتن بچه هم گیر بدن و زر مفتاشون رو بزنن.

چیزایی که گفتی طبیعی هست..پسر منم همینطوره خب

عزیزم کتاب شادترین کودک محله رو از دیجی کالا سفارش بده و بخون

گلم بهترین پاسخ رو مامان آوینا دادن،دختر شما هیچ کار غیرطبیعی و غیرعادی داره نمیکنه برعکس واکنش و رفتار بقیه غیرعادیه

بنظرمن عادیه حساس نباش هرچقدبچه شیطون باشه نشانه سلامتیشه

خیلی کوچیکه. به نظرم طبیعیه. داره همچیو کشف میکنه برا همین

عزیزم یکسالشه و انقدر چالش داری؟

سوال های مرتبط

مامان آقا امیرحسین مامان آقا امیرحسین ۱۷ ماهگی
سلام مهربونا
من واقعا خسته شدم از اینکه نمیفهمم امیر حسین چرا اینقدر گریه میکنه! اینقدر شیر میخواد.. دکتر گفت شبا پیشش نخوابم که نضف شب بیدار نشه شیر بخواد و خودش خوابش ببر الان بیش از یک ماه هست برنامه روتینمون شده ولی این پسر اصلا به این مسئله عادت نکرده و هر شب با گریه باید بخوابه!

گریه فقط به این موضوع بر نمیگرده.. وقتی میرم سرویس تا بیام بیرون از اعماق وجود گریه میکنه!
وقتی دارم به کارهام میرسم گریه میکنه.. هر نیم ساعت شیر میخواد اگر بهش ندم بگم باید غذا بخوری اینقدر گریه میکنه که هلاک میشه.. یه هفته همسرم رفت ماموریت و مادر همسرم اومذ از اون هفته به اینور این شرایط اینقدر عود کرد که نمیدونم باید چه کنم.. برنامه روتینش که پیش باباش بخوابه و شیر نخوره بهم خورد چون مادر همسرم تحمل گریه ی امیر حسین رو نداشت باسد هر جور میشد ساکتش میکردم منم تمام قوانین خونه رو زیر پا گذاشتم که اونا اذیت نشن 💔 نمیدثنم باید چیکار کنم! با دعا نویش حرف بزنم با مشاور حرف بزنم یا صبر کنم نمیدونم!
مامان دلبندم مامان دلبندم ۱۳ ماهگی
هر بار هر روز میام بنویسم دست و دلم به نوشتن نمیره حوصله ندارم
ی زن عقده ای و عصبی و پرخاشگر شدم
ی پسر فوق العاده بدد اروم دارم از صبح گریه میکنه تا اخر شب من دیگه رد دادم پیش هیچ بی پدری هم نمی وایسه فقط مث چسب به من جسبیده حالم از زندگیم بهم میخوره نه خواب درس نه عذای درس، تا بیداره فقط گریه تا خوابه نمیتونم دست به سیاه سفید بزنم از خواب پا میشه
دلیل گریه هاش اینه از صبح من ببرم کوچه ها دورش بدم تا شب یا با موتور
تا خوابه خابه موقعه پاشود با گریه میره سمت در ورودی اینقد میکوبه و گریه و جیغ که حد و حساب نداره ، بچه ایم نیس بشه گولش زد و با یچیز دیگه سرگرمش کرد، جریدا فقط تو خونه راه میرم و میزنم به صورت خودم یا بچمو میزنم یا اخرش خودکشی
شما نمیدونید چه بلایی سرم میاره این بچههههه، وااای همه مردم به دهن اومدن صداش تا هفتا کوچه اونطرف تر میره، انواع اقسام اساب بازی داره و بازی نمیکنه تلوزیونم نگا نمیکنه، فقط جیغ و داد که برم بیرون، از صبح من تو کوچه هام تا شب دلم میخاد بنیرم خدا لنتم کنه منع کثافت بچه برای چیم بود تاوان کدوم گناهمو دارم میدم بذا همه بگن ناشکری، من به مرز جنون رسیدم