سلام مامانا
بچه هاتون تو چهار سالگی چه تغییراتی کردن
دلسا همش دنبال منه اصلا بازی نمیکنه اینقدر بهم میچسبه ک اصلا نمی‌ذاره تو حال خودم باشم یکم.به بچه های کوچک می‌ره دستاشونو میگیره و من میترسم یدف فشار نده دستاشونو و..
خیلی عصبی شده و...
کی میشه خودش بازی کنه اینقدر براش وقت گذاشتم و بازی کردم ک الان اصلا حوصله ندارم بازی کنم باهاش.نمیتونم یک دقیقه استراحت کنم همش میگه مامان یا حرف میزنه

پسرم بشدت لجباز شده، یه جیزی بهش بگی شش تا جواب بهت میده، یه حس غرور و عصبانیت میگیره به خودش. اصلا تنهایی بازی نمیکنه. امیدوارم این فقط یک چالش باشه و به زودی تمام بشه

وای پسرمن ن خواب داره فقط جیغ میزنه الانم بیدار جوجه خواسته انقدگریه گوشت نمیخوره

پسرمن کاملا مستقل شده تو غذا خوردن لباس پوشیدن و دستشویی رفتن .
شیطنتش ولی بیشتر شده خونه بابام یا عموم می‌ره.
واین که ماشاالله صحبت کردنش و سوال پرسیدنش زیادترشده بازم شکر راضیم به رضای خدا

دقیقا عین دختر منه اینقد بهم چسبیده نمیزاره نفس بکشم دستشویی هم میرم پشت در منتظرمه یه ریز باهام حرف میزنه. دائمم باید بازی کنم باهاش بجای همه عروسکاشم حرف بزنم

پسر من هم خیلی عاقل ترشده ومهربان تر...فقط مشکلی که دارم یهویی یک ماهه اول حرفاروتکرار میکنه مثلا پ پ پ پلنگ...خیلی نگرانم😭

پسرع منم فقط میگع مامان بیا بازی بشین😂 من یه پا تو اشپزخونم یه پا وسط بازی

عزیزم کلا دختر منو گفتی عین دختر منه الان ب زور خوابید تا صبح بیدار باشی بیداره معده ام درد میکنه ۱هفتس از دست دخترم آنقدر که حرص جوش خوردم واقعا خدا کمکمون کنه انشالله

دلوین یک ماهی هست که خیلی خوب شده دیگه گریه نمیکند خیلی خیلی کم اذیت میکند
فقط مرتب سوال میکند من دختر خوببم.
مرتب میاد منا میبوسد.واقعا این همه تغییر تعجب اوره