دلم گرفت
خندتون نمیگیره اگر بگم بخاطر اینکه یکم دیر لباساشو بریزم تو لباسشویی
دعوای مفصل کرد اونم من که باردارم؟
چرا باید دعا کنم دنیا نیاد اصلا فقط میگم بدبخت نشه علی بدبخت شد بسه دیگه
ارومم میکنید

وضعیت جامعه اعصاب همه رو بهم ریخته مخصوصا اعصاب آقایون رو

احتمالا دلش از جای دیگه پر بوده
باهاش حرف بزن
وقتی آروم هست بهش بگو پسرمون الگو میگیره، من شرایط روحیم خوب نیست و...

لباسشویی اگر اتوماتیک هست خب زود بشور بره هوا گرمه زودم خشک میشه
بنظرم باید بری مشاوره
هم شما هم همسرتون

اونقدی که مانوزندگی داریم تاوان کارای نکردمونومیدیم این افراد وخیلیای دیگه نه چوب میخورن نه هیچی

هیچوقت زندگی اون چیزی که میخواییم نمیشه،شرایطی پیش میادکه حتی فکرشم نمیکردیم چاره چیه هیچ چیززندگی دست مانیست ،میفهممت ولی چرابااین اوضاع دومی رواوردی

خواهر عیب نداره منم لنگشو دارم خودش تنبل به من امرونهی میکنه

اشکال نداره خودش پشبمون میشه
دقیقا شوهر منم جمعه لباساشو یادم رفته بود بندازم ماشین باهام سرسنگین شد فرداش پشیمون شد عذرخواهی کرد. شوهر تو هم پشیمون مبشه غصه نخور

من بچه شیر میدادم ، دو ماهش بود ، داد زد گفت ازت متنفرم ا ت بدم میاد بدبختم کردی ... و هزارتا حرف دیگه... میدونی چرا؟؟ چون یه چشم پسرم مادرزادی مشکل داشت و شوهرم منه از همه جا بیخبر و مقصر میدونست.... اره عزیزم همینقدر بی انصاف.
این فقط چند ثانیه از روزایه سیاهیه که کنارش گذروندم... افسردگی بعد رایمان. خبر شنیدن مشکل چشم پسرم،و همسری که نفهم ترین موجود دنیا بود و هست..‌. دلم باهش صاف نشد و نمیشه فقط میگم اگه خدا هست حتما باید تو این دتیا تاوان دلی که از من شکست رو بده.... توام سخت نگیر مردا همینن. من که سوختم و ساختم

پس چرا دوباره باردار شدی عزیزم