۸ پاسخ

با نان لواش هست بزارید یکم خنک شه بعد برش بزنید فقط

تصویر

منم این مدلی درس میکنم یه لیوان آردنصف لیوان آب نصف قاشق بیکینگ پودریه تخم مرغ ونوک قاشق نمک همرومخلوطمیکنم اندازه دوملاقه میریزم توی تابه درشومیزارم تاحباب بزنه بعدازین ورم یکم مرغ روسرخ میکنم باپیاز.روی خمیرک حباب زدرب میزنم ومرغ وفلفل وگوجه میچینم پینیرم میزنم میزارم که بپزه بعدده دیقه میزارم توفرگریل شه خیلی راحت وسریعه دقیقا مثل خمیرآماده میش

به به زهرا گلی
چه کرده
نوش جان تون
عریزم ❤️😍🥰

نوش جونت عزیزم... دستت درد نکنه ایده گرفتم

به به نوشجان عزیزم

نوش جان

نوش جان🌸🌸🌸💚

اول گرفتم سیب زمینی رو نگینی کردم و سرخ کردم بعد کدو سبز رو نگینی کردم و سرخ کردم
فلفل دلمه ایی هم همینطور
بعد وقتی ک درست شد میزاریم کنار

بعد مرغ رو ابپز کردم با پیاز و نمک و فلفل

وقتی ک پخت نگینی کردم ب مواد اضافه کردم
به مواد ادویه ک شامل نمک فلفل، آویشن ، پودر سیر اگ داشتین
میزنیم و مخلوط میکنیم. و حالا پنیر پیتزا رو اضافه میکنیم و در ظرف میبندیم تا یکم پنیر آب شه

وقتی آب شه مخلوط میکنیم همه مواد رو با هم

و حالا ب اندازه تابه تون نان میزاریم ۲ تا هم اندازه و روی هم میزاریم و مواد رو میزاریم روی نان


حالا میزاریم توی فر تا یکم پنیر طلایی شه بستگی ب درجه و فرتون باید تنظیم کنید
من ۲۲۰ درجه ۴ ۵ دقیقه بود

مراقب باشید نسوزه

اطراف نون خشک میشه ک باید برش بزنید ولی نان خودش نرمه
و بزارید یکم خنک شه بعد برش بزنید

راستی روی پنیر هم یکم ذرت بریزید اگ داشتین

تصویر

سوال های مرتبط

مامان مهدیار و ارمیا مامان مهدیار و ارمیا ۵ سالگی
سلام یه سوال ذهن منو درگیر کرده مانده بودم اینجا بپرسم یا ن خیلی خودم ناراحتم کلافه شدم اینقدر فکر کردم دوروزه پیش رفته بودم خونه پسر خالم پسرم یا بچه پسرخاله ک‌ یکسال از پسر من برگتره داشتن تو حیاط بازی می‌کردن ما هم داشتم حرف می‌زدیم بعدش گفتم برم ببینم بچها چکار میکنن دیدم پسر پسر خالم پشت پسرم وایستاده و شلوار پسر منو کشیده پایین من برموقعه رسیدم یعنی اولش بود دعوا کردم و پسر خودمو دعوا کردم و آوردم بعد از چند دقیقه آمدم خونم دیگ ب مادرش ک میشه دختر خالم چیزی نگفتم از پسرم پرسیدم گفتم اون ب من گفت این کارو کنیم من نگفتم و نمی‌دونستم منم پسرمو‌ چندتا زدم اینقدر ک ناراحت بودم فقط اولین بار بود این کارو دیدم من برام سواله ماندم چکار کنم از سرش بپره ب باباش هم نگفتم چون خیلی حساسه همیشه میگه جایی میری مراقبش باش با کسی بازی می‌کنه حواست باشه کار بد ب بچه یاد ندن منم بخدا ماندم چکار کنم میترسم دیگ هم ب خودم قول دادم حواسم بیشتر بهش باشه چکار کنم الان من کمک کنید دارم دیوانه میشم