ماماناااا دخترم همش میگه بامن بازی کن پیشم باش تا میرم سمت آشپزخونه جییییغ بنفش میکشه 😒
همش میخواد پیشش باشم برلش ادا دربیارم بازی کنم با اسباب بازیاش سرگرم نمیشه قبلا ساعتها خودش با یه تیکه پارچه ور میرفت من به کارام میرسیدم الان هرچی اسباب بازی دورش میریزم رازی نمیشه از کار و زندگیم موندم کاش از من دوتا دونه بود یکی به کارا میرسید یکی هم فقط با مهرسانا بازی میکرد.
شباهم که با ما میخوابه صبام زودتر از من بیدار میشه طول روز هم چورتای کوتاه میزنه که سر و صدا بکنم بیدار میشه سریع 🥲

مدام میگه کنارم باش

خخخخ عجب بابا

پسر منم دقیقا همینه

عزیزم اشکالی ندارد این دوران زود تموم میشه لذتشو ببر

ووووی خوشگل خانم بااون چشماش .

عزیزم باهاش بازی دالی موشه کن و از دور باهاش حرف بزن تا کم کم یادت کنه
روزا قبل از اینکه بخوابونیش یه اهنگ بذار که با صدا اون بخوابه دیگه صدای کار کردن شما بیدارش نمیکنه
توصیه های مامانی که خودش ۶ صبح بیدارش کرده پسرش😅😅😅🤪🤪🤪

دلانا هم همینطور شده فکر کنم تازه اولشه😂😂😂

حالا من پدرشوهرم هرشب غر میزنه میگه چرا این بچه فقط بغل خودت ارومه🤣🤣انقدر وابسته بارش اوردی که چی

دختر من تا ۶ ماهگی توی این تشک گارد دارا میخوابید
منم هرجای خونه میرفتم از دسته های تشک میگرفتم میبردم میزاشتم کنار خودم که نق نزنه

دخترمنم همینجوریه وقتی خوابع که نباید کوچیک ترین صدایی بیاد وگرنه خانم بیدارمیشه وقتی بیدارم هست ک همش باید باهاش حرف بزنم دهنم خسته میشه 😂😂

اخ من بخورم اونو. یک بچه ۵ماهه مادرش رو به زانو در اورد هنوز مونده گلم بزار به راه بیوفته اون موقع فقط کارت میشه دنبال خانم کوچولو راه رفتن

وای دختر انگار این متن تورو من نوشتم یعنی خوده خوده من ودخترمید دقیقا دختر منم اینجوریه تازه دختر من بعضی وقتا تو بغلمم غرمیزنه

وای تو چقد منی دختر😁😁😁😁بدون کم و کاست کپ آنیل من

همینه دیگ مبارکه 😂شیطونا یکم هوشیاریشون زیاد شده کنجکاو همه چی براشون عحیبه ازش دور بشی انگار تو بیابون گم‌شدن حس عجیبیه براهمون نمیخاد بری دورازش باش حس امنیت داره ببرش اشپزحومه کنارت بژار ی عالمه جغجغه بنداز دور‌وبرش تکون میخوره اونم صدا میده توهم تو‌چشمشی

دختر منم همینه عزیزم دختر منم با تیکه پارچه سرگرم بود الان اصلا حواسم از سر من پرت نمیشه

دختر منم دقیقا همینه،من باز خداروشکر پسرم هست یکم کمکم کنه،همسرم هم که از سرکار میاد باز کمک میکنه،کم کم انشالا بزرگ میشن،قربونش برم یکی یدونه ی مامانه ناز میکنه برات🥰

دقیقا عین پسر من

حالاعسل فقط میکه کنارم باش داره باااسباببازی ورمیره ارومه ها همینکه پاشم پرت میکنه زل میزنه توچشمم باصورت ناااراااحتتتت میگه عههههههههه مممااااممممااااا ک منم ببر😐😐😐😐بخداخسته شدم
پام تواتل گچی یه دستم عصا یه دستم عسل یه عدسی پختم براشام امشب😐😐😐

پسر منم همینه تو خونه از صبح گریه میکنه تا شب که باباش میاد میبره بیرون دوباره میاد خونه گریه تا بخوابه کلافه شدم اومدم خونه مامانم

😂اوخیی