۶ پاسخ

از اول کنارشون نشستین عادت کردن سرگرمشون کنید با ی وسیله ای چیزی بعدش ترکشون کنید یا جایی بذارینش ببینه شما رو از داخل آشپز حون باهاش حرف بزن

بله من فکر میکردم فقط حسین من اینجوریه میترسیدم جایش درد کنه همش نق میزنه

خیلی غر میزنه

آره پسر منم همینه
من یه تشک ميندازم در آشپزخونه یخورده جغجغه اسباب بازی این چیزا میریزم دورش آهنگ هم میزارم خودش سرگرم میشه با خودش یذره منم گه گاهی باهاش حرف میزنن

دقیقا پسر منم همینه.

بله بچه منم اینطوری تا تو اشپزخونه برم گریه میکنه داره نگام میکنها باز گریه میکنه پیشم باش . نقم یسره میزنه 😒😒

سوال های مرتبط