نصف شب داشتم بهش شیر میدادم
یهو یکی از چشماشپ نصف نیمه باز کرد و نگام کرد و خندید
تو تاریکی خونه قلبم ریخت 😂😂
این کوچولو ها چرا گاهی اینقد ترسناک میشن 🫠

اره😂😂اتفاقا چندروز پیش یه خانومی همینجا گفت
اتاق تاریک بود نور گوشیمو انداختم رو صورت بچمو ببینم خوابه یا نه
نورگوشیو ک انداختم تو صورتش نصف شب دوتا چشاش گرد و باز بود😂😂😂
گفت اینقدر ترسیدمممم

آره واسه منم این اتفاق افتاده ی لحظه ترسیدم واقعا

یکی از لحظه های شیرین شیردهی مادر_نصف شب دهنش خشک خوابه خوابه تا سینتو نزدیکش میکنی سریع دهنشو مث جوجه وامیکنه زرتی میخوره بعدم گرسنه قرت قرت گلوش صدا میده اون سرکوچولووش هعی نگاهتم میکنه تو تاریکی بزرگ تر که میشه هعی بادستاشم سینتو ناخون ناخون میکنه خخخ؛) فکش خسته میشه باز دوباره

آقا ترسیدم با فکر کردن بهش🙁😂

فقط حس ترس از نی نی نداشتم که اینم به بقیه حسای عجیب غریبم اضافه شد😂

عجیب بود ولی خیلی ازمادرا رو از نوزاد تو تاریکی میترسن🧐

ولی صحنه ایی قشنگتر از این نیست ک کوچولو تو خواب لبخند بزنه قشنگ کیلو کیلو قند اب میکنن تو دلم وقتی این صحنه رو میبینم 😍😍😍😍😍

خدا حفظش کنه برات😅