سلام مامانا
شماهم عصبی هستید؟؟ من خیلی عصبیم کوچک ترین چیزی میره رو اعصابم روی مادر شوهر و خاهرای شوهرم خیلییی حساس شدم دوس دارم ن ببینمشون ن زنگ بزنن البته اذیتمم میکنن...اتفاقای گذشته یهو میاد تو ذهنم حالمو بد میکنه تپش قلب میگیرم گریه میکنم اصلا دست خودم نیست خودمم میدونم اشتباهه بخاطر بچم ولی خب باز نمیتونم

شماهم ایطورید؟؟؟؟

خیلی حتی بچم رومخمه حوصله خودمم ندارم تو کوچیک ترین چیزا گریم میکیره حرص میخورم ک ارزش نداره

اخ اخ آخ گفتی دقیقا حرف دلمو زدی حیف کاریم نمیتونم بکنم‌نبینمشون

نبایا اینطوری باشم ک خودمو نابود میکنم طبقه پایین خونمونم زندگی میکنن ولی میگذرم بعضی وقتا منم یادم میاد دوران عقدم کوفتم کردم بازمیگم ولشون کن میسپرم بخدا

وای من ازهمه بیزارم😢. مخصوصا شوهرم

بخدا انگار خودم حرف زدم.حرفای منوزدی.من همممه برام اینجورین هرکی هربدی بهم کرده یادم میوفته وحرص میخورم.امروز فک کردم دیوونه شدم دیگه.انقدکه تحت فشارم

منم هفته پایین عصبی بودم و حوصلم تنگ بود آستانه تحمل و صبرم اومده بود پایین. الان دو هفتس انگار اروم شدم. سعی کن وقتایی که میتونی قران بخون و دعا بخون به ارامشت کمک میکنه

دقیقا همینم یذرع رابطه داشتم اونم قط کردم

حالا جنگ با آدما ندارما ولی هرچی تو بیدار خونسردیمو حفظ میکنم تو خواب جنگ و دعوا میکنم 😂

وای منم همش تو ذهنم بحث میکنم باهاشون…انقدر که با حرفاشون منو سوزوندن و جواب ندادم از خودم حرصم میگیره😢😢😢

من رو خواهر خودم حساس شدم😂دستش بهم بخوره جیغم میره هوا

دقیقا منم اتفاقاتی که قبلاً افتاده میاد تو ذهنم خیلی عصبی شدم چن روزه که همش با خودم تو ذهنم می‌جنگم

ارع بخاطر هوررموناس

خیلی 😶😶😶