خانما من الان بچم خوابه.کمی درد و دل کنیم در مورد جنسیت بچمون.چی خواستیم وچی شد.واکنش اطرافیان چجور بود

من دختردوس دارم و خداروشکر بچم دختر شد😍 شوهرم هردو رو دوست داره و میگه کاش دومی پسر بشه.من ته دلم دوس دارم دومی هم دختر بشه🤣

بنظر من جنسيت مهم نيست تهش هر كي گير و گرفتار زندگيش ميشه و ماهارو يادشون ميره

من همیشه از خدا خواستم بچه اولم دختر بشه. شوهرم میگه دومی هم دختر بشه. چون خودش ۷ تا برادر داره میگه پسر دوس ندارم

خداروشکر ما راضی هستیم همون دخترم سالمه تنش سلامت راضییم نظر بقیه مهم نیس مخصوصا نظر مادرشوهرامون😂😂😂😂😂😂

شوهرم عاشق داشتن سه تا دختر بود. می‌گفت 3 تا دختر برام بیاری دیگه از این دنیا چیزی نمیخوام. بچه ی اول دختر شد بچه ی دوم رو حتی مادرشوهرم میگفت خدا کنه دختر باشه چون خودم یه دختر دارم یه دختر کمه دختر به درد آدم میخوره اما خب قسمت بود که پسر بشه و دخترم بی خواهر بمونه. حالا میگن یکی دیگه بیار شاید دختر شه دخترم هم میگه برام خواهر بیار ولی دیگه بچه نمیخوام

ما برامون فرق نداشت چی باشه ولی خودم بیشتر دختر دوست داشتم که شد شوهرمم میگه دختر ولی الان هی تو حرف هاش میگه داداش نورا
یا مثلا چند سالش شد براش داداش بیاریم یا میگه پسرم. معلومه که دوست داره پسر دار بشه ولی من به شدت دوست دارم بچه بعدیمم دختر بشه
چون خودم خواهر دارم خیلیی دلم میخواد نورا هم خواهر دار بشه

برام فرقی نمی کرد، قبلنا خیلی دختر دوست داشت داشتم ولی بعدا فهمیدم که همونی که خدا میده بهترینه، ولی از دو طرف خانواده ها میگفتن فقط دختر، همشم استرس داشتم اگه دختر نشه ممکنه زیاد تحویلش نگیرن ولی خداروشکر دختر شد،خیلی خیلی دختر خوبه، الان تمام چیزایی که خودم دوست دارم به بهونه دخترم واسش میگیرم خیلی حال میده😂

من عاشق پسر بودم و پسر شد
شوهرمم فرقی نداشت براش
کلا میگه مگه دسته ماست بچه چب باشه هرچی خدا بده خیره

من پسر دوس داشتم شوهرم فرقی نداشت براش اما دختر شد، الان میگم خدا رو شکر ک دختره یه تار موشو ب هزار تا پسر نمیدم

من همیشه دوس داشتم دخخر بشه خداروشکراولی دختر همسرمم فرق نداشت براش
ولی مادرشوهرخواهرشوهم عاشق دختربودن همین الانم میگن بازم دختربیار🤣

شوهر من دختر دوس داشت از قبل بارداری حتی همیشه میگفت فقط یه دختر موفرفری ، من خودم فک میکردم پسره چون علائم ام شبیه پسر بود ولی دختر شد 😂
خانواده شوهرم پسر دوس داشتن هنوزم میگن یه پسرم بیارین ولی من اصلا حرف اطرافیان واسم ذره ای اهمیت نداشت

بچه اولم بود زیاد مهم نبود چی باشه
مادر شوهرمم تا میومد حرف بزنه میگفتم تعیین جنسیت با پدره ...
اصلا نفهمیدم چه جنسی دوست داشت