۲ پاسخ

دختر منم با تب تشنج کرد رد کرد والان سالمه منم مثل تو دکترش بهش دیاز پام داده درصورت تب بهش بدم وگفته تا 8 ساعت به هیچ عنوان تب بالا هم داشته باشه تشنج نمیکنه ولی من همش میگم نکن خوابم ببر منم دخترم هر جایی نمیزارم مخصوصا اگر علائم بیمار شدن توش ببینم جز خونه پدر و مادرم چون خیلی بهشون عماد دارم ودیدم بچم وقتی تب کرد پابه پای من بیدار بودن و پرستا ی بچم و می کردن

چقدر وحشتناکه این مدل ترسها منم دخترم ده روز بیمارستان بستری شد بخاطر ویروس و تهوع شدیدی که داشت تا یکسال بعد از اون و هنوزم که هنوزه تا سرفه می‌کنه من خودمو میبازم فکر میکنم داره بالامیاره . اعصاب روانم بهم ریخته عصبی شدم خیلی

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۳ سالگی
مامانا خیلی خسته ام پسرم بشدت لجباز هست خدا نکنه من یا باباش باهاش با عصبانیت حرف بزنیم یا اینکه دستمون بهش بخوره تا یک ساعت گریه میکنه که چرا اینجوری گفتی یا چرا اینجوری چشماتو واسه من در اوردی وقتی هم به گریه بیفته هیچ جوره نمیتونیم ارومش کنیم بخاطر همین تا الان هر کاری کرده حرف بدی هم که زده بی توجهی کردم امشب دیگه رو ماشینش وایستاده بود هر چی گفتم بشین میفتی گوش نکرد یهو افتاد فقط یک ساعت گریه میکرد چرا من افتادم یک جوری رو مخم بود که اعصابم را خورد کرد زدم در کونش حالا از اون گریه خلاص شد یک ساعت دوباره گریه را شروع کرد چرا منو زدی دیگه واقعا بریدم نمیدونم چکار کنم صبح هر لحظه که من بیدار بشم این بنده خدا با من بیدار مییشه و گریه میکنه تو چرا بیدار شدی بخدا چند صبح که دیگه از ترس این واسه نماز صبح بیدار نمیشم من اگه تا دو ظهر بخوابم این هم میخوابه ولی فقط اخساس کنه که من نیستم کنارش بشدت گریه میکنه تو چرا بیدار شدی اگه دم دمهای ظعر بیدار شیم چیزی نمیگه خسته ام نمیدونم چکار کنم
مامان بیتا مامان بیتا ۳ سالگی
مامانا می‌دونم خیلیاتون نظر نمی‌دین و فقط رد میشین اما خواستم بگم شما با تک تک نظراتون روحیه منو عوض میکنین و تک تک شما رو دعا میکنم بخدا، دختر من چهارده روز پیش به خاطر تب و تشنج بستری شد.اثلا نمی‌دونم چی شد که تبش اینهمه بالا رفت.اصلا اون صحنه رو فراموش نمیکنم.من از قبلم افسردگی داشتم اما الان بدتر شدم.همش یاد اون صحنه میوفتم و روحیمو میبازم.شبا همش خواب بد میبینم.تا حالا چند بار اینجا تاپیک گذاشتم که کیا بچه هامون اینجوری شدن اما هیچکی جواب نداد و من هنوز بیشتر داغون میشم.همش میترسم زبونم لال دوباره مریض بشه بعد من چیکار کنم.یا گاهی با خودم میگم آخه مگه من تا چقد میخوام این بچه رو تو خونه زندانی کنم که مریض نشه، پس روحیش چی میشه؟
مامانا تو رو خدا اگه اطلاعی دارین بگین که آیا داروهای که دکترا میدم مثل سیتریزین و دیفن و ...ممکنه برا تشنج بد باشه یا اینکه چیکار کنم دوباره تکرار نشه زبونم لال، و خیلی سوالای دیگه
الآنم شوهرم یه کم گلوش درد می‌کنه.همش میترسم بچمو بگیره
خانما به امام رضا دیگه دارم دیونه میشم
الان هیچ کاریم نیس همش میترسم سرماخورده باشم.الکی آمدم ماسک زدم و شبو روز با ماسک میخوایم