۷ پاسخ

نه داخل ب این راحتیاست مگه
نگران نباش.همون بیرونشه

وقتی که خوابید نگاه کن انشالله که چیزی نشده

ویتامین آ چشمی بزن
هیلی زود خوب میکنه نکران نباش

وای دختر من دقیقا هفته پیش از ماشین افتاد.زیادم گریه نکرد..گفت جیشم درد گرفته اما بعد که رفت دستشویی جیش کنه کلی جیغ کشید وای داشتم میمردم.وقتی خوابید نگاش کردم یه خراش خیلی کوچولو قسمت بیرونی لابیاش بود اما خب چون جیشش بهش خورده بود سوز میزد.توی خواب براش پماد چشمی زدم.تا یکی دوروز اتقد میترسید بره دستشویی برا جیشش که نگم برات.مکافات داشتم.ترس داشت که مبادا بازم سوز بزنه.خلاصه بعد دوسه روز اوکی شد.خواستم بگم تنها نیستی منم مثل شمابودم.امان از این بچه ها منم کلی استرس کشیدم.

استامینوفن بده دردش بیفته بخوابه بعد تو خواب قشنگ نگاه کن

دختر منم یه کوچولو زخم شد موقع سرسره بازی
دکتر پماد آد چشمی داد

داخلی ضربه خورده بود خون میومد

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
هر روز خدا بچه هام به خصوص دلوین اذیت می کنه با گریه و اینکه میگه نمی خوان لالا کنم می خوابونمش بعدش کلی عذاب وجدان
ولی امروز به طرز عحیبی این دلوین اذیتمون کرد خیلی خواهرشو می زنه دست بزن داره من نمی دونم با این بچه باید چی کار کنم تهدید دعوا کتک هیجی فایده نداره قشنگ پوره کرده منو🥴🥴🥴
امشب دیگه از باباشم کتک خورد شامشون رو کشیدم براشون پشت میز میشینند قشنگ غذاشون رو می خورن کاری به منم ندارن
ولی دلوین وسط کار میره کنار ماهلین اینقدر این بچه رو سوک می زنه اذیت می کنه که با دهن پر گریه می کنه قشنگ زهرمارش میشه هرجی میگم دلوین نکن بیا این طرف شامتو بخور تو چی کار به اون داری گوشش بدهکار نیست امشبم با این کارش از باباش کتک خورد با اینکه تا حالا دست روش بلند نکرده بود ولی عرصه رو به هممون تنگ کرد این بچه
پن نمی دونم اقتًای سنشه باید باهاش مدارا کنیم یا ببرمش مشاوره
خیلی خودخواه و زورگوعه و لجباز
هرچی هم می خواد باید همون باشه صبح پاشه اگه بگه عسل می خوام ندم بهش قیامت می کنه
فقط دعا کنید خدا صبرم بده 😭
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا بیاین یه راهکار خوب و موفقیت آمیز بهم بدید
دلوینو ۸ ماهه از پوشک گرفتم تو این ۸ ماه هر روز خدا گاهی روزی نا دو الی ۳ بار ماهلین همش دنبال خواهرش میره و نگاهش می کنه که چه جوری تو دستشویی جیش می کنه خواهرش بعد اشاره می کنه به دلوین میگه مامان جیش جیش یعنی قشنگ متوجه همه چیز هست حرف زدنشم دوکلمه ای گاهی ۳ کلمه ایه پوشک شبشو کامل گرفتم تا صبح خشکه ولی روزو هنوز نتونستم به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایط و تو اد حالتی تو دستشویی یا حمام جیش نمی کنه هزار بار تا حالا اقدام کردم موفقیت آمیز نبوده هرچی سرپاش میگیرم یا پیزارمش رو دستشویی حتی بهش آب میریزم شده ده دقیقه تا یه ربعم تو دستشویی بوده ولی به هیچ عنوان جیش نمی کنه وابسته به پوشکه یا تو پوشک می کنه یا تو شلوارشه یه بارم تو دستشویی نکرده من دلم خوش بشه 😥😥نمی دونم چرا این بچه اینقدرسرتقه به خدا دیگه خودمم خجالت می کشم پوشکش کنم دیگه داره ۴ سالش میشه هر دفعه میگم خوبه کلا دیگه پوشک شورتی پاش نکنم بازش بزارم اینقدر بشاشه تو خودش تا یاد بگیره بره تو دستشویی جیش کنه تنبیه تشویق حرف زدن هیچ راهی تاثیر گذار نیست نمی دونم کی می خواد یاد بگیرع تو دستشویی جیش کنه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا در جریان دختر من که هستید خیلی شرمندم که دائما تاپیک میزارم اینجا همتون رو اذیت کردم ببخشید😔😔ولی میگم شاید فرجی بشه یکی بتونه کمکم‌کنه دخترمو ۳ ماهه کاردرمانی و گفتاردرمانی می برم حرف زدنش خیلی حیلی بهتر شده مثلا امروز باباش اومد خونه گفت بابا امیر سلام خوبی به خدا قسم دختر من حتی یه ‌کلمه هم حرف نمی زد خداروشکر پیشرفتش خوب بوده درکش خوب بالا رفته امروزم روز ۴ ام که دارم از پوشک میگیرمش ولی ترس داره از جیش کردن چه خودم سرپا بگیرم چه تو قصری بزارم چه تو دستشویی چه تو کمکی توالت فرنگی در هر حالت هر صورت میگه مامان ترسم ترسم دست و پاش می لرزه دیروز گریه هم افتاد 😭ولی همکاریش عالیه دیگه از بس گفتیم‌نباید تو خودت جیش کنی خیلی خودشو نگه میداره صبح که بلند شد تا دوساعت بعدش خودشو نگه داشت تا بالاخره تو شلوارش کرد به شدت از جطش کردن تو دستشویی و اینجور جاها می ترسه تو حمام پر از اسباب بازیه شعر و قصه براش می خونم‌ تشویقش می کنم کلی فیلم از تو گوگل براش گرفتم مرتب براش میزارم ۸ ماهه خواهرش جلو چشنش تو دستشویی جیش می کنه ۳ ماهم هست که روزی یکی دوبار می بردمش تو دستشویی خودم جلوش بارها حیش کرد ولی هیچ کدوم از این کارها موفقیت آمیز نبوده و در نهایت میگه می ترسم صبرمو خیلی دارم بالا می برم به هیچ وجه گفتم تسلیم نمیشم حتی همه جای خونه رو رو فرشی و ملافه و پتو انداختم که کمتر نجس بشه قید همه چی رو زدم واسه بچم بعد امروز فهمیدم که ترس داره و میگه می ترسم به نظرتون کاردرمانش می تونه براش کاری بکنه ؟؟؟می خوام امروز بهش بگه که بچم از جیش کردن تو دستشویی اینا می ترسه به نظرتون فایده داره
فقط توروخدا حلالم کنید خستتون کردم با تاپیک هام به خدا دیگه خجالت می کشم از تاپیک گذاشتن 🤭
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا من ماهلینم ۳ سال و ۱۰ ماهشه در جریان بودید که داشتم از پوشک مس گرفتم ده روز تمام در تلاش بودم آخر سرم نتونستم چون بچم می ترسید تو دستشویی جیش کنه می گفت مامان می ترسم در کنارش کاردرمانکرش امروز بهم گفت از لحاظ حسی خیلی خیلی ضعیفه یعنی چیزی این وسط اذیتش نمی کنه جوری بود تو شلوارش حیش و پی پی می کرد بدش نمیومد اصلا با همون وضع راه می رفت می نشست پا میشد حتی غذاشو که براش می کشم همین جور داغ داغ می خوره عکس العملاش لحظه ایه یعنی بعضی وقتا عکس العمل نشون میده به داغی زیاد گاهی اوقات نه کاردرمانش می گفت خیلی ضعیفه و نیاز به درمان داره درمانشم فقط و فقط تمرینه
بعد گفت تا درمان نشه فعلا نمی تونی از پوشک بگیریش من خیلی براش ناراحتم 😥😥حالا یه سری تمرین براش داده مثلا گفت یه کاسه پر یخ و آب بزار جلوش یه کاسه هم آب تقریبا داغ هی دستشو بزنه داخلش بعد پارچه ی زبر و نرم بده دستش بکش به بدنش برس بکش به دستاش راسیاتش تا الان این قضیه رو جدیش نگرفته بودم ولی الان خیلی ناراحتشم 😥😥خدا منو نبخشه کاش زودتر به دادش رسیده بودم گفت تا خوب نشه حالا حالاها نمی تونی از پوشک بگیریش می خوام ببینم اینجا کسی بچش چنین مشکلی داشته ؟بعد اینکه به نظرتون دیگه چه تمرینایی باهاش انجام بدم تا حسیش قوی بشه؟
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
این بچه ها آخرش ما مامانا رو دق میدن امروز از کلاس اومده بودیم بیرون لب خیابون وایساده بددیم منتظر شوهرم تا بیاد دنبالمون دلوین تا چشمش به ماشین باباش خورد دسته منو ول کرد پرید وسط خیابون شانسم گفت همین که ماشین جلویی باباش بود و هم ابنکه خیابون نیمه ترافیک بود نمی دونم چه جوری براتون تشریح کنم ولی کاملا پربد وسط خیابون منم یهو با جیغ و داد پریدم تو خیابون دستشو گرفتم صدتا فحشش هم دادم از اون طرفم ماهلین وایساده بود کنار خیابون تک و تنها مات و مبهوت مارو نگاه می کرد خدا چقدر به دلوین رحم کرد قشنگ یه سکته ناقص زدم 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️شانسم گفت ماهلین از جاش تکون نخورد خداییش خیلی سخته با دوتا بچه کوچیک تنها جایی رفتن لامصب اون دور و برم جای پارک نیستم شوهرم که مارو میزاره میره توی خیابون دیگه پارک می کنه بعدش پیام میوم میاد دنبالمون اینقدرم خونسرد با این قضیه برخورد کرد و بعدش خندید گفتم چرا می خندی حرص منو در نبار من دارم سکته می کنم تو می خندی حداقل یه چیزی به این بچه بگو قشنگ مردمو 🙄🙄🙄
خیابون آمادگاه بودیم اصفهانی ها می دونند کجا رو میگم اونجا همیشه شلوغ و ترافیکه
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا توروخدا تو رو به هرکی می پرستید یه چیزی می خوام بگم فقط سرزنشم نکنید راه چاره جلوپام بزارید تازگی خیلی عصبی شدم زود از کوره در میرم دست خودمم نیست پارها شوهرمم تهدیدم کرده اگه بچه هارو زدی یا سرشون داد کشیدی می اندازمت بیرون دیگه اسم بچه هاتم نیار ولی توروخدا منو درک کنید خیلی دارم سختی می کشم خصوصا واسه گفتارشون دلوین خیلی خوب داره پیش میره و پیشرفت کرده و همکاری می کنه ولی ماهلین پدر منو درآورده اوایل خیلی خوب بود زود یادمیگرفت دقت و تمرکزشبهتر بود ولی الان خیلی افت کرده دقتش خیلی اونده پایین هرجی بهش میکم مامان اینجارو نگاه کن باز این طرف اون طرف رو نگاه می کنه همین جوری روتین هرجی بلده میگه اصلا نگاه نمی ککه من چه سوالی تو تمرین دارم ازش می پرسم یا حواب نمیده یا غلط غولوط حواب میده خیلی افت کرده یه دفعه ای مربیشونم از دستش حرص می خوره جدیدا اونم میگه دقت نمی کنه خیلی داره بی دقتی می کنه به خدا اعصاب روانم ریخته بهم گرفتم زدمش بعدش گذاشتم سرجاش بگیره بخوابه 😭😭😭این همه وقت و هزینه حلسه ای ۸۰۰ گاهی تا ۹۰۰ داریم میدیم هیجی به هیجی 😭😭😔😔شوهر بدبختم تو این گرما کار می کنه هرچی درمیاریم داریم خرج این دوتا می کنیم ولی ماهلین پس رفت کرده الانم ویس دادم واسه مربیش توروخدا سرزتش نکنید فقط راهنماییم کنید