مامانم نزدیک ۲ ماهه که پیشمه
کمک دستم بود ابجیم و داداشمم پیشم بودن چقدر خوش میگذشت
یه مشکلی پیش آمد مجبور شدن برن دیگ ۲ روز مونده به زایمان بیان
الان نمیتونم از جاش بلند شم ظرف بشورم یا کاری کنم
نمیدونم من تنبل شدم یا واقعا نمیتونم

اخراش ادم یخورده بی حال و بی حوصله میشه طبیعیه من ی روز کامل اینجور بودم اصنم دست خودم نبود ولی فرداش اوکی شدم

این اخرا واقعا پدرادم درمیاد خیلی سخته
من به زور ازجام پامیشم
شوهرمم بادیوار فرقی نداده توخونه
همه کارامو خودم انجام میدم

نه طبیعی عزیزم
واقعا منم سخت برام بلندشم و بشینم

من از اول تاحالا کسی پیشم نبود مامانمم کلی اصرار کرد بیاد یا من بمونم خونشون
ولی نمیخواستم خودمو بندازم و کارام رو گسی بکنه و تاالان هم مشکلی ندارم خداروشکر و مرتب ورزش میکنم ،تواین هفته که هستی ورزش و تحرک خیلی مهمه

نه آخرش واقعا سخته من یه شام میپزم انگار کوه میکنم، البته بی تحرک بودنتم بی تاثیر نیست قطعا

خیلی سخته ی دفعه همه میرن😔😔خب کار نکن بگو شوهرت کار کنه کم مونده دیگه تحمل کنه☺️

منی ک استراحت مطلقبودم و الانم واقعا وضع بدی دارم زنگ میزنم مامانم ب گریه ک بیا دوهفته پیشم بمون میگ ن اخه گل و سبزی هام خشک میشن💔😔